با وجود این که پروین در این اشعار و بسیاری سروده های دیگر، حکومت را مسوول فقر و بی عدالتی می داند، در جای جای دیوان خود به گونه ای با مساله فقر به عنوان فضیلت یا افتخار برخورد می کند که گویا وجود آن ضروری و سودمند نیز هست. این نکته در سروده های گوناگون او به چشم می خورد. یکی از این نمونه ها را می توان در «پیرمرد و گنج» یافت که در سراسر آن فقر و تنگدستی و نرفتن به سوی ثروت، افتخار و فضیلت قلمداد شده است. پیرمرد فقیر خطاب به گنجی که او را به برداشتن از زیر خاک غار توصیه می کند، می گوید:
ترا بهتر که جوید نامجویی/ که ما را نیست در دل آرزویی
مرا افتادگی آزادگی داد/ نیفتاد آنکه مانند من افتاد
چو ما بستیم دیو آز را دست/ چه غم گر دیو گردون دست ما بست
چو شد هر گنج را ماری نگه دار/ نه من این گنج می خواهم نه آن مار
چو زر گردید اندر خانه بسیار/ گهی دزد از درآید گه ز دیوار
همین نوع موضع گیری و نگاه به مسئله فقر به عنوان یک فضیلت و مایه افتخار، در قصیده جامه عرفان نیز به چشم می خورد. در حالی که پروین در بسیاری از اشعار خود بزرگان و ثروتمندان را به بخشش و رسیدگی به کار فقرا و تهیدستان تشویق می کند، در این شعر از زبان درویش، خطاب به ثروتمندی که جامه ارزنده به او می دهد و در پاسخ به پرسش او که:
چرا بر خویش پیچی ژنده و دلق/ چو می بخشند کفش و جامه ات خلق؟
می گوید:
تن خاکی به پیراهن نیرزد/ وگر ارزد به چشم من نیرزد
چو من پروانه ام نور خدا را/ کجا با خود کشم کفش و قبا را
کلاه و جامه چون بسیار گردد/ کله عجب و قبا پندار گردد
شاید بتوان ریشه این تضاد دیدگاه ها در نگاه پروین را ناشی از این واقعیت دانست که او در عین این که فرزند زمانه خود است و از گرایش های سیاسی رایج رادیکال ضد طبقاتی آن دوران تاثیر می پذیرد، اما تاثیر او از ادبیات و میراث ادبی ایران و به ویژه ادبیات عرفانی و تصوف که فقر و قناعت و کالاهای معنوی را در برابر ثروت و اسراف و مادیات ارج می گذارد، بسیار بیشتر است.
دکتر حمید احمدی، 1388
این بدبینی در بهترین شرایط و حتی در حکومت هایی که ممکـن اسـت زمامـداران آنها در زمره مصلحان و نیکان باشد، دیده می شود. این نکته به ویژه در شعر مشـهور «دزد خانه» که زبان حال کسری انوشیروان و شکوه او از نارسایی های درونی است، آشکار می شود:
حکایت کرد سرهنگی به کسری/ که دشمن را ز پشت قلعه راندیم
فراری های چابک را گرفتیم/ گرفتاران مسکین را رهاندیم
بگفت این خصم را راندیم اما/ یکی زو کینه جوتر پیش خواندیم
کجا با دزد بیرونی درافتیم/ چو دزد خانه را بالا نشاندیم
با وجود نگرش مثبت پروین به انوشیروان از زبان سرهنگ، اقدامات منفی و ظالمانه حکومت را در حق مردم چنین بیان می کند:
به خون کُشتگان شمشیر شستیم/ به آتش های کین آبی فشاندیم
ز پای مادران کندیم خلخال/ سرشک از دیده طفلان چکاندیم
این نکته در اشعار دیگر او به روشنی آشکار می شود. با وجود نیک اندیشی انوشیروان و اقدامات مثبت او، اقدامات منفی زیادی در زیرساخت های حکومت و نهادهای آن صورت می گیرد که ممکن است از چشم فرمانروا پنهان مانده باشد. به همـین دلیـل است که پروین نگرش خود را از زبان بزرگمهر در نامه ای به انوشـیروان بـه خـوبی بیان می کند:
بزرگمهر به نوشیروان نوشت که خلق/ ز شاه خواهش امنیت و رفاه کنند
شهان اگر که به تعمیر مملکت کوشند/ چه حاجت است که تعمیر بارگاه کنند
چرا کنند کم از دسترنج مسکینان؟/ چرا به مظلمه افزون به مال و جاه کنند؟
چو کج روی تو، نپویند دیگران ره راست/ چو یک خطا ز تو بینند صد گناه کنند
جواب نامه مظلوم را تو خویش فرست/ بسا بود که دبیرانت اشتباه کنند
دکتر حمید احمدی، 1388
تا آنجا که به نگرش پروین درباره سیاست و حکومت مربوط است می توان گفت که او نه تنها در هیچ کجای اشعارش به ستایش حکومت یا اقـدامات آنهـا نپرداختـه (و البته این نکته را تا حدی هم می توان از جنسیت او و موقعیت زن در اجتماع آن روز در مقایسه با مردان دانست) بلکه بدبینی شدیدی نسبت به حکومت و مقامـات آن داشت. همان گونه که اشاره شد برخورد پروین با دستگاه حکومت و نهادهای آن همیشه انتقادی است. این نگاه انتقادی تا آن اندازه شدید و گـاه بدبینانـه اسـت که کجروی های اجتماعی و انحرافات آن را در اصل نه از عملکرد افراد بزهکار بلکه ناشی از عمل حکومت و مقامات و فساد و تباهی رایج در دستگاه های آن می دانـد. او در بسیاری از اشعار خود در مقایسه بزهکاران اجتماعی و سیاسی، مقامـات سیاسی فاسد را بسیار بدتر از افراد بزهکار عادی می داند. پروین این موضوع را به بهترین شیوه در شعر بلند «دزد و قاضی» بیان می دارد. در گفتگوی میان دزد و قاضی، در واقع دیدگاه های خود را پیرامون ماهیت حکومت و مقامات آن را از زبان دزد و خطاب به قاضی بیان کرده و قاضـی را واجـد صـفاتی چون منافق، راهزن و مردم آزار دانسته و می گوید:
دزدی پنهان و پیدا کار توست/ مال دزدی جمله در انبار توست
تو قلم بر حکم داور می بری/ من ز دیوار و تو از در می بری
می زنم گر من ره خلق ای رفیق/ در ره شرعی تو قطاع الطریق
می برم من جامه درویش عور/ تو ربا و رشوه می گیری به زور
من ربودم موزه و طشت و نمد/ تو سیه دل، مدرک و حکم و سند(ادامه دارد)
دکتر حمید احمدی، 1388
همان گونه که می دانیم جامعه ایران در سالهای دهه 1310 تا 1340 جامعـه ای در حال گداز از عقب ماندگی به سمت توسعه اقتصادی بود. وجود توده های گسترده فقیر در روستا و شهرهای ایران در آن زمان، هر فرد متفکر غیرسیاسی را در درجـه نخست به اندیشه دربـاره شـرایط دشـوار اقتصـادی مـردم مـی انـداخت تـا مسـئله دموکراسی. این نگرش حتی در میان نخبگان سیاسی نیز دیده می شد به گونه ای که در سال های دهـه 1310 ، بیشـتر نخبگـان سیاسـی و فکری ایران بـه جـز نیروهـای سوسیالیِستی هواخواه شوروی، ضرورت توسـعه اقتصـادی و پیشـرفت زیربناهـای اجتماعی و اقتصادی ایران را مهمتر از توسعه سیاسی می دانستند. این مسـئله بـدون شک بر شعر شاعران آن دوره نیز پرتو می افکند.
در سالهای دهه 1320 که ایران وارد مرحله سیاسی تازه ای شد و گرایش های سیاسی گوناگون به شکل احزاب و جمعیت های سیاسی فعالیت می کردنـد، مسـئله نابرابری اقتصادی و فقر و بی عدالتی همچنان بـر جامعـه ایـران سـایه افکنـده بـود. هرج و مرج ناشی از اشغال ایران توسـط بیگانگـان و درگیری هـای گونـاگون میـان جناح های سیاسی سبب می شد مسئله فقـر و بـی عـدالتی از ذهـن اندیشـمندان دور نماند. تنها اندیشمندان و ادیبانی که از روح حساس تری برخوردار بودنـد و بـه دور از غوغای سیاست هرج و مرج گونه آن زمـان مـی زیستند، مـی توانسـتند بـی عـدالتی اجتماعی و اقتصادی را گسترده تر از پیش مشاهده کنند. بدون شک پروین اعتصامی یکی از همین افراد بود که با بینش عمیق خود مشکلات واقعی مردم را درک می کرد و آن را در شعر خود بازتاب می داد.
دکتر حمید احمدی، 1388
گرچه شـعر پـروین سراسـر آمیختـه بـه مسـائل سیاسـی و اشـاره هـای مسـتقیم و غیرمستقیم به سیاست و حکومت و زمامداران دولت اسـت، امـا سیاسـت در نظـر پروین، توسعه سیاسی و گسترش عدالت را مد نظر دارد. به این تعبیر می توان گفـت پروین برخلاف بسیاری از شاعران آزاداندیش هم عصر خویش، نه بـر «دموکراسـی لیبرال»ِ حوزه فعالیت های سیاسی و حزبی و گروهی، بلکه بـر «دموکراسـی رادیکـال» حوزه اجتماعی و اقتصادی تأکید می کند. بدین ترتیب مـی تـوان گفـت دموکراسـی مورد نظر نظریه پردازان لیبرال مکتب پلورالیسم نمود چندانی در شعر پروین نـدارد؛ برعکس، دموکراسی رادیکال اندیشمندان نوینی چون جان رالـز کـه عـدالت را بـر دموکراسی اکثریتی ترجیح می دهند، بازتاب بیشتری در شعر او پیدا مـی کنـد. در همین راستا، تأکید بسیار زیاد پروین بر رعایت عدالت از سوی حکومت به ویـژه در عرصه های اقتصادی و لزوم مبارزه با فقر و فساد مالی، شایسته توجه است.
پروین در اشعار سیاست محور خود- چه آنها که مستقیم خطاب به زمامداران حکومت و مقامات پایین رتبه تر آن است و چه آنها که به طـور غیرمسـتقیم از زبـان دیگران بر ستم و فقر و فساد مالی تأکید می کند- تیره بختی فقـرا را ناشـی از فسـاد حکومت می داند. این تأکید آشکار بر عدالت اجتماعی و به ویژه تشویق حکومـت و ثروتمندان به تلاش برای فقرزدایی و ایجاد برابری اقتصادی و پرهیز از آزادی هـای صرف سیاسی و دموکراسی لیبرال، تا اندازه زیادی ناشـی از تحـولات اجتمـاعی و سیاسی و اقتصادی زمان اوست(ادامه دارد).
دکتر حمید احمدی، 1388
در فیلم زیر ساندرز، یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا درباره بی عدالتی در این کشور سخن می گوید. شاید به عنوان قدرتمندترین اقتصاد دنیا، گمان کنیم که وضعی عادلانه در این کشور حاکم است، در حالی که امار چیزی غیر از این می گوید. در واقع رشد اقتصادی قوی لزوما به عدالت اقتصادی خوب ختم نمی شود. همه کشورها نیازمند توزیع عادلانه درآمدها هستند، حتی کشورهایی با اقتصاد قوی. فیلم زیر گوشه ای از بی عدالتی های آمریکا را افشا می کند: بی عدالتی در آمریکا
یکی از دانشجویان عزیز جهت دوره کارآموزی به سازمان شهرداری شاهرود معرفی شد. پس از اتمام دوره، از ایشان خواستم مواردی را که احساس می نماید در سازمان بی عدالتی باشد بنگارد. هدف از این امر، کمک به رفع بی عدالتی ها و رفع اشکالات احتمالی است. در هر سازمانی بی عدالتی هایی خواسته یا ناخواسته رخ می دهد که در ذیر به چند مورد از آنها در ارتباط با سازمان نام برده اشاره می شود. اگر موردی به اشتباه بیان شده است، تقاضا داریم یادآوری کنند تا حذف یا توضیح داده شود. به طور کلی ابعاد عدالت سازمانی عبارتند از:1. برقراری عدالت توزیعی که به نتایج تخصیص (تخصیص حقوق، پاداش یا مجازات) مربوط میشود؛ 2. برقراری عدالت رویهای که بر فرایندهای تخصیص تأکید دارد (نحوهی سیاستگذاری و خط مشی سازمان در تخصیص پاداش یا مجازات)؛ 3. برقراری عدالت تعاملی که روابط بین فردی را دربرمیگیرد.این موارد توسط دانشجوی محترم بیان شده است:
طبق بررسی های به عمل آمده در سازمان شهرداری بعضی از کارکنان از میزان درامد خود رضایت ندارند. کارکنان میزان حقوق خود را با سایر همکاران و همچنین با هم رده های خود در سازمان های دیگر مقایسه می کنند. اما با مقایسه کوچک با دیگر سازمان ها مشخص می شود که وضعیت حقوق مطلوبی را دارند و بی عدالتی در این سازمان وجود ندارد.
مورد بعدی عدالت تعاملی است، که برخورد رییس سازمان با سایر کارمندان آن سازمان است. برخی از افراد اعتقاد دارند که رییس و یا مدیر سازمان بین کارمندان تفاوت می گذارد و برخورد یکسانی با تمامی کارمندان ندارد. اما این مورد در شهرداری به مقدار زیادی با زحمات شهردار جدید مرتفع شده و برخورد و نگاه تقریبا یکسانی در سازمان وجود دارد.
مورد بعدی که تقریبا در تمامی ارگان ها وجود دارد به نوعی عدالت در زمینه گزینش افراد است. چه افراد جدیدالورود به سازمان و چه افرادی که در سازمان ارتقای شغلی پیدا می کنند. برخی معتقدند که افرادی که وارد سازمان می شوند از بستگان روسا هستند، اما با آزمون های استخدامی دیگر این عقاید وجود نخواهد داشت. در مورد ارتقای شغلی این نظر وجود دارد که ارتقای شغلی به خاطر لیاقت افراد نیست و موارد دیگری در این ارتقا دخیل است که نه می توان این ادعا را رد و نه آن را تایید کرد. و نیاز به بررسی بیشتری دارد.
مورد بعد که در عدالت سازمانی بسیار تاثیر گذار است، مربوط به قسمت حراست سازمان است.که آیا با افرادی که در شهرداری خلافی انجام می دهند و یا کار غیر قانونی انجام می دهند، برخورد مناسب را انجام می دهند یا خیر. در این زمینه تمامی کارکنان شهرداری از حراست سازمان خود بسیار راضی بوده اند، زیرا به طور کامل و دقیق با بی قانونی در شهرداری مقابله کرده است.
بحث بعدی در زمینه عدالت، منزلت شغلی بخش های مختلف سازمان است به این صورت که افراد در حوزه شغلی، خود را با دیگر هم رده ها در سازمان های دیگر مقایسه می کنند و اعتقاد دارند که برخی از افراد در سازمان های دیگر از منزلت بیشتری برخوردار هستند. با نگاه کوچک به سازمان متوجه می شویم که این موضوع واقعیت داشته و برخی از سازمان ها از منزلت بالاتری برخوردار هستند و در جامعه نگاه بالاتری به آنها می شود تا سازمان شهرداری. در زمینه منزلت شغلی باید اقدامات گسترده تری صورت پذیرد تا این مشکل نیز برطرف شود. برای مثال کارمندان بانک ها و همچنین اداره دارایی از مزایا و منزلت شغلی بالاتری نسبت به شهرداری برخوردار هستند. در نظر عامه مردم وظیفه شهرداری فقط تمیز کردن خیابان ها است که همین امر سبب می شود تا منزلت شغلی آنان کاهش یابد. وظیفه شهرداری این است که با اطلاع رسانی و تبلیغات خوب و مفید وظایف مهمتر شهرداری را برای عموم مردم روشن کرده که این امر سبب افزایش منزلت شغلی و در نتیجه رضایت بیشتر کارکنان شهرداری می شود.
سعید قاسمی، محمدرضا آرمان مهر
ظلم و ستم از زمانی حرکتش را شروع می کند و به پیش می رود که مظلوم در مقابل ظلم سکوت کند. باید در مقابل ظلم اعتراض کرد و فریاد زد و ایستاد. این درسی است که تاریخ بشر به ما آموخته است. ظالمان از سکوت مظلومان سو استفاده می کنند و گام های بعدی را به جلو بر می دارند. هر قدم عقب نشینی یا سکوت در مقابل ظلم برابر است با حداقل یک قدم پیشروی ظلم و ظالم. فیلم داستانی کوتاه زیر این واقعیت را به تصویر می کشد: سکوت در مقابل ظلم