سعدی ابواب بوستان را به ده باب تقسیم می کند. نخستین باب از ابواب ده گانه بوستان باب عدالت است . سعدی در ابواب ده گانه بوستان خواسته است سیمای یک انسان نمونه آرمانی را ترسیم کند و انسان ها را به سوی صلاح و سداد رهبری کند. و چون سعدی جور و ستم ستمگران قرن هفتم هجری را به چشم دیده و این مسئله در روحیات او موثر بوده، بر آن شده است که از عدل سخن گوید و ستمگر را از ستم بر زیردست باز دارد و روی هم رفته سعدی در هر باب از ابواب ده گانه بوستان، در این اندیشه بوده که انسان را به سوی کمال ترقی دهد و انسان آرمانی را مجسّم نماید. باب عدل که بیش از پنجاه قطعه و متجاوز از 900 بیت شعر دارد، طولانی ترین ابواب ده گانه بوستان است که در آن سه قصه درباره خودسعدی و سیزده قصه از زبان شخصیت های تاریخی و چهل قصه نیز قصه های عمومی است. هدف سعدی از بیان این داستان ها نصیحت پادشاه و حاکم و آشنایی او به تدبیر شئون ملک داری و رعیت داری است.
شنیدم که خسرو به شیرویه گفت / در ان دم که چشمش زدیدن بخفت
بر آن باش تا هرچه نیت کنی / نظر در صلاح رعیت کنی
الا تا نپیچی سر از عدل و رای / که مردم ز دستت نپیچند پای
گریزد رعیت ز بیداد گر / کند نام زشتش به گیتی سمر
بسی بر نیاید که بنیاد خود / بکند ان که بنهاد بنیاد بد
خرابی کند مرد شمشیر زن / نه چندان که دود دل طفل و زن
چراغی که بیوه زنی برفروخت / بسی دیده باشی که شهری بسوخت
ازآن بهره ورتر در افاق نیست / که در ملکرانی به انصاف زیست
چو نوبت رسد زین جهان غربتش / ترحم فرستند برتربتش
بد و نیک مردم چو می بگذرد / همان به که نامت بنیکی برند
در این شعر، از زبان خسرو، پادشاه ساسانی، در حال احتضار و آن گاه که می خواهد به خواب ابدی فرو رود و یک سلسله اندرز به شیرویه فرزند خود می گوید و به انسان ها هشدار می دهد : ای انسان آگاه باش و در این اندیشه باش که از دادگری و عدل و رای و اندیشه صواب روی بر نتابی که اگر چنین کردی، مردم از بیداد تو می گریزند و از دیار تو به ملک دیگری می روند. در همین داستان به شاهان توصیه می کند که از فرمانروایی که در روزگار فرمانراییش بر آیین عدل و داد فرمان راند و در ملکرانی بر ایین عدل و انصاف و راستی و صواب باشد، کسی بهتر نیست و او از همه کامیاب تر است. سعدی در انتخاب کارگزاران دستور العمل مناسبی صادر کرده و گفته است که کار مردم را به کسی واگذار که خدا را بشناسد و تقوا داشته باشد و از خدای بهراسد، زیرا آن کس تقوا ملکه او شده باشد، کشور را آبادان و خاطر خلق را شاد خواهد کرد .
http://www.tebyan.net و محمدرضا آرمان مهر