آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

عدالت در قرآن(1): آیات قرآنی درباره عدالت

آیاتی که در قرآن به مسئله عدالت اشاره دارد، فراوان است. برخی از آیات به دلالت مطابقی، تعدادی نیز به دلالت التزامی و برخی دیگر به دلالت تضمّنی بر عدل الاهی دلالت می کنند که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. "ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبید"؛ (آل عمران، 182؛ انفال، 51؛ حج، 10) این [عقوبت‏] به خاطر کار و کردار پیشین شما است، [و گرنه‏] خداوند هرگز نسبت به بندگان [خود] بیدادگر نیست(یعنی به عدالت رفتار می کند).
2. "شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ"؛ (آل عمران، 18) خدا گواهى مى‏دهد که جز او هیچ معبودى نیست، فرشتگان و صاحبان علم نیز (بر این حقیقت) گواه هستند که (کارهاى خدا همه) بر عدل و داد استوار است و جز خداى عزیز و حکیم، هیچ معبودى نیست.
3. "إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْراً عَظِیما"؛ (نساء، 40) در حقیقت، خدا به مقدار ذرّه‏اى ستم نمى‏کند (تمام رفتارهایش بر اساس عدل است) و اگر [آن ذرّه، کارِ] نیکى باشد دو چندانش مى‏کند، و از نزد خویش پاداشى بزرگ مى‏بخشد.
 آیات فوق، رفتار پروردگار را عادلانه می داند که در تکوین نمود یافته است. عدل جزو صفات الهی است که عین ذات اوست، یعنی خداوند عین عدل است. این که خداوند در آیات مختلف خود را عادل می شمارد، نشانه اهمیت این موضوع است و این که انسان نیز باید خود را خداگونه پرورش دهد و به عدالت نزدیک شود، چنان که در آیات زیر تبیین شده است.
4. "إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمیعاً بَصیرا"؛ (نساء ، 58) خدا به شما فرمان مى‏دهد که سپرده‏ها را به صاحبان آنها ردّ کنید و چون میان مردم داورى مى‏کنید، به عدالت داورى کنید. در حقیقت، نیکو چیزى است که خدا شما را به آن پند مى‏دهد. خدا شنواى بیناست.
از جمله اقسام عدالت، عدالت قضایی است. قضاوت در زندگی روزمره انسان زیاد اتفاق می افتد و از این رو رعایت عدالت در آن اهمیت زیادی دارد.
5. "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى‏ أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ"؛ (مائده، 8) اى کسانى که ایمان آورده‏اید، همواره براى خدا قیام کنید و از روى عدل و عدالت گواهى دهید. کینه و دشمنى با گروهى شما را به ترک عدالت وادار نسازد. عدالت کنید که به پرهیزگارى نزدیکتر است و از خدا بترسید که خدا از اعمال شما کاملا آگاه است.
طبق این آیه عدالت در هیچ حالی قابل ترک نیست، حتی باید با دشمن نیز به عدالت رفتار نمود.
6. "إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطین"؛ (مائده، 42) اگر داورى کردى، میان آنان به عدل داورى کن که خدا دادگران را دوست دارد.
7. "...وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُم..."؛ (شوری، 15) بگو من به هر کتابى که خدا فرستاده ایمان آورده‏ام و فرمان یافته‏ام که در میان شما دادگرى کنم.
8. "قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَ أَقیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ کَما بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ"؛ (اعراف، 29) بگو، پروردگارم بر عدل و داد امر فرموده است و روى خود را در هر مسجد (هنگام عبادت و نماز) به سوى او کنید و او را بخوانید و دین خود را براى خدا خالص و پاک نمائید (و بدانید) همان گونه که در آغاز شما را آفرید (بار دیگر روز رستاخیز به همان وضع) بر مى‏گردید.

9. "وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ"؛ و براى هر امتى پیامبرى هست. هنگامى که پیامبرشان آمد، پس از اتمام حجت میان آنان به عدالت حکم می شود و هیچ گونه ستمى به آنان نخواهد شد (یونس، 47).

 شایان ذکر است موارد 4 تا 7 اگر چه مستقیما به عدل الاهی اشاره ندارد، اما در آنها خداوند امر به عدالت و داوری به حق نموده و بدیهی است که خدا به اموری فرمان می دهد که مورد خواست و علاقه او می باشد.  

 http://www.islamquest.net و محمدرضا آرمان مهر 

چالش در مصادیق(18): نوکیسه‌های ایرانی چگونه به وجود آمدند؟

«من بیشتر خانواده‌های ثروتمند اصیل کشور را می‌شناسم و کمتر دیده‌ام که فرزندان آنها اتومبیل‌های ۸۰۰-۷۰۰ میلیون تومانی سوار شوند. به نظر من این گروه که می‌توانند حتی تا یک‌ میلیارد تومان فقط برای خرید اتومبیل اختصاص دهند، از قشر نوکیسه‌یی است که در ۸ سال فعالیت دولت‌های نهم و دهم مثل قارچ روییدند». این حرف‌ها را یک بازرگان میانسال ایرانی در جمع گروهی از فعالان صنعت و بازرگانی بر زبان آورد که با تایید حاضران مواجه شد. این حرف با اهمیتی است که باید ریشه‌های آن را جست‌وجو کرد و دید که سرچشمه‌های زاد و رشد نوکیسه‌ها در این چند سال چه فعالیت‌ها و تصمیم‌هایی بوده‌اند؟

یکی از سرچشمه‌های زاد و رشد نوکیسه‌های افسانه‌یی ایرانی در ۸ سال سپری شده را باید در رانت‌های بازار ارز جست‌وجو کرد. نماینده مجلس با صراحت گفته است که بانک مرکزی ۱۱ میلیارد دلار ارز در اختیار گروه معدودی قرار داده است تا آنها را در بازار توزیع کنند و راه صعود ارزهای معتبر را ببندند و آنها از این راه رانت‌های کلان برده‌اند. 

یک سرچشمه دیگر رانت‌ها و فسادهایی که زایش نوکیسه‌های استثنایی ایران را ممکن کرده است، بازار تجارت بوده است. وقتی یک فرد می‌تواند با مراجعه به سازمان دولتی که مجوز واردات شکر را در اختیار دارد، امتیاز بگیرد و در یک دوره کوتاه ۲۵۰میلیارد تومان از واردات شکر رانت نصیبش شود، آیا این راه مناسبی برای زایش نوکیسه‌ها نیست؟ روزی که مسوولان سابق بانک مرکزی با تاسیس اتاق مبادله ارزی و دادن ارز ۱۲۲۶ تومانی، میلیاردها دلار پول به کسانی می‌دهند که تجارت را تسهیل کنند و آنها کالاهای وارداتی را به قیمت‌های آزاد عرضه می‌کنند و میلیاردها تومان رانت نصیب آنها می‌شود، آیا نباید این محل فساد را بازکاوی کرد؟ 
دادن امتیاز انحصاری ساخت جاده، پل، فرودگاه، نیروگاه، ارتباطات و ساخت زیربناها، دانشگاه‌ها و... به یک گروه خاص همان فعالیت‌های فسادزایی است که به زایش نوکیسه‌ها کمک می‌کند. وجود نوکیسه‌هایی که با سودهای بادآورده در پناه اقتصاد دولتی و متمرکز در جامعه ایرانی از هر زهری مهلک‌تر است، چرا که آتش غبطه، حسرت و افسردگی میلیون‌ها جوان تحصیلکرده بیکار را شعله‌ور می‌نماید و به ناامنی احتمالی سیاسی- اجتماعی منجر می‌شود. این خطرات را باید جدی گرفت و اجازه نداد بار دیگر این شرایط تکرار شود. نوکیسه‌ها راه را برای گسترش حسرت ملی هموار و جامعه را به قطب های اندوهبار تبدیل می‌کنند. در مقابل باید عدالت در فرصت ها را فراهم نمود تا نخبگان به تدریج امور را در دست گیرند و بتوانند در جامعه تحوّل ایجاد نمایند.

محمدصادق جنان و محمدرضا آرمان مهر