«من بیشتر خانوادههای ثروتمند اصیل کشور را میشناسم و کمتر دیدهام که فرزندان آنها اتومبیلهای ۸۰۰-۷۰۰ میلیون تومانی سوار شوند. به نظر من این گروه که میتوانند حتی تا یک میلیارد تومان فقط برای خرید اتومبیل اختصاص دهند، از قشر نوکیسهیی است که در ۸ سال فعالیت دولتهای نهم و دهم مثل قارچ روییدند». این حرفها را یک بازرگان میانسال ایرانی در جمع گروهی از فعالان صنعت و بازرگانی بر زبان آورد که با تایید حاضران مواجه شد. این حرف با اهمیتی است که باید ریشههای آن را جستوجو کرد و دید که سرچشمههای زاد و رشد نوکیسهها در این چند سال چه فعالیتها و تصمیمهایی بودهاند؟
یکی از سرچشمههای زاد و رشد نوکیسههای افسانهیی ایرانی در ۸ سال سپری شده را باید در رانتهای بازار ارز جستوجو کرد. نماینده مجلس با صراحت گفته است که بانک مرکزی ۱۱ میلیارد دلار ارز در اختیار گروه معدودی قرار داده است تا آنها را در بازار توزیع کنند و راه صعود ارزهای معتبر را ببندند و آنها از این راه رانتهای کلان بردهاند.
یک سرچشمه دیگر رانتها و فسادهایی که زایش نوکیسههای استثنایی ایران را ممکن کرده است، بازار تجارت بوده است. وقتی یک فرد میتواند با مراجعه به سازمان دولتی که مجوز واردات شکر را در اختیار دارد، امتیاز بگیرد و در یک دوره کوتاه ۲۵۰میلیارد تومان از واردات شکر رانت نصیبش شود، آیا این راه مناسبی برای زایش نوکیسهها نیست؟ روزی که مسوولان سابق بانک مرکزی با تاسیس اتاق مبادله ارزی و دادن ارز ۱۲۲۶ تومانی، میلیاردها دلار پول به کسانی میدهند که تجارت را تسهیل کنند و آنها کالاهای وارداتی را به قیمتهای آزاد عرضه میکنند و میلیاردها تومان رانت نصیب آنها میشود، آیا نباید این محل فساد را بازکاوی کرد؟
دادن امتیاز انحصاری ساخت جاده، پل، فرودگاه، نیروگاه، ارتباطات و ساخت زیربناها، دانشگاهها و... به یک گروه خاص همان فعالیتهای فسادزایی است که به زایش نوکیسهها کمک میکند. وجود نوکیسههایی که با سودهای بادآورده در پناه اقتصاد دولتی و متمرکز در جامعه ایرانی از هر زهری مهلکتر است، چرا که آتش غبطه، حسرت و افسردگی میلیونها جوان تحصیلکرده بیکار را شعلهور مینماید و به ناامنی احتمالی سیاسی- اجتماعی منجر میشود. این خطرات را باید جدی گرفت و اجازه نداد بار دیگر این شرایط تکرار شود. نوکیسهها راه را برای گسترش حسرت ملی هموار و جامعه را به قطب های اندوهبار تبدیل میکنند. در مقابل باید عدالت در فرصت ها را فراهم نمود تا نخبگان به تدریج امور را در دست گیرند و بتوانند در جامعه تحوّل ایجاد نمایند.
محمدصادق جنان و محمدرضا آرمان مهر