این یادداشت به شعری از پروین اعتصامی اختصاص یافته است. او در شعر زیر خصوصیات و صفاتی را بر میشمارد که انسانهای دارای روح بزرگ و پاک باز در اجتماع از آن برخوردارند و آسایش و زندگی سالم را بر مبنای آن خصوصیات پیش میبرند:
شنـــیدهاید که آسایش بزرگان چیست/ بــرای خاطـــر بیچارگان نیاســـودن
به کاخ دهر که آلایش است بنـــــیادش/ مقیـــم گشتن و دامان خود نیــالودن
همـی ز عادت و کردار زشت کم کردن / هماره بر صفت و خوی نیـک افزودن
ز بهـــر بیهده، از راستـی بری نشــدن / برای خدمــت تن، روح را نفرســودن
برون شدن ز خــرابات زندگــی هشیار / ز خود نرفتـــن و پیمانهای نپیــمودن
ز تیرهروز و تهیدست و خسته پرسیدن / از آنکه هیچ خبر نیست با خــبر بودن
نخست درس هنــر را به کودکی خواندن / کدام درس هنــر، عیب خلق ننــمودن
رهی که گمرهیش در پی است نسپردن/ دری که فتنهاش اندر پس است نگشودن.
در این شعر پروین به دو بعد عدالت فردی(گرایش به تطهیر روح و روان) و عدالت جمعی(توجه به ضعیفان جامعه) توجه دارد. او توصیفی از شخصیت انسانهای بزرگ روزگار خود دارد و اذعان میکند که آسایش و زندگی که انسانهای بلندمرتبه در اجتماع دارند بر مبنای این است که فقر و رنج دیگران همیشه آنها را آزرده خاطر می نماید و تا نیازمندی در اطرافشان هست آسایش خود را در این میبینند که به رفع نیازهای وی بپردازند. انسانهای متعالی و بزرگ در هر کاخ و تجملاتی دنیوی که قرار گیرند وابسته بدان نمیشوند و خود را به دستاویز مادیات قرار نمیدهند. این افراد از کردار زشت خود پرهیز میکنند و صفات نیک را در شخصیت خود پرورش میدهند و به اعتلای روح بیش از پرورش جسم اهمیت می دهند. این افراد پیوسته در پی دستگیری از مستمندان و انسانهایی که در تنهایی و عزلت و فقر زیست میکنند میباشند، و با درد دردمندان دردمندند. به قول سعدی:
بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی
احمدرضا کشاورز، محمدرضا آرمان مهر
www.porsojoo.com و سیره نبوى، مصطفى دلشاد تهرانى(ج 2، ص 189-241) و محمدرضا آرمان مهر
1. اعضای هیات علمی دوره سربازی خود را به جای 2 سال به صورت 4 سال و با حقوق مناسب سپری می نمایند، اما مشکل این است که در این دوره مانند سایر اعضای هیات علمی از ارتقای پایه محرومند که چیز بی معنایی است و منطقی به نظر نمی رسد و تا حدود زیادی غیرعادلانه است. اصولا این امر هیچ دلیل موجهی ندارد.
2. همچنان معضل از دست دادن فرصت و زمان بخشی از نخبگان کشور در دوره نظامی این طرح وجود دارد این دوره برای همه و از جمله اعضای هیات علمی می تواند از 45 روز به دو هفته کاهش یابد و به دوره خاص تیراندازی بسنده شود. و منابع آزادشده مربوطه نیز در کشور عزیزمان که با مشکلات زیادی مواجه است، در جای درخور هزینه شود.
3. حقوق برخی اعضای هیات علمی در دوره رزم مقدماتی قطع می شود که باز هم چون سایر سربازان اشکال تضییع حق نیروی کار پیش می آید. بنا به روایات کم دادن حق نیروی کار از گناهان کبیره است، حال این نیرو به هر صورتی هم که به کارگرفته شود، سرباز و غیرسرباز فرقی نمی کند. البته لازم به ذکر است که این ستم درباره سربازان غیر هیات علمی بیشتر وارد است، چرا که آنها این دوره را در واقع به صورت کارگری سپری می نمایند، بدون این که دستمزد و حقوق مناسبی داشته باشند.
4. تا زمانی که کشور نتواند این مصادیق بی عدالتی را درباره فرزندان جامعه خود چه نخبه و چه غیرنخبه حل کند نمی تواند انتظار زیادی از تحقق عدالت داشته باشد. باید عمر و عزت نیروهای انسانی پاس داشته شود و هیچ چیز نمی تواند مانع ادای این حق شود.