آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

چالش در مصادیق(1):حکومت پادشاهی وراثتی

از جمله مصادیقی که شاید غیر عادلانه بودن آن بدیهی است، حکومت های پادشاهی وراثتی است، شاید در عصر حاضر کسی در غیر عادلانه بودن این حکومت ها شکی نداشته باشد، البته عده ای ممکن است شاهانی در طول تاریخ مثال بزنند که موفق بوده اند و تاثیرات شگرفی داشته اند، اما به هر حال از جمله مهمترین مصادیق غیرعادلانه بودن، این نوع حکومت هاست، به قول معروف:

گیرم پدر تو بود فاضل            از فضل پدر تو را چه حاصل

عجیب است که در عصر حاضر این نوع حکومت ها در کشورهای پیشرفته ای مثل انگلستان دیده می شود، اما به هر صورت هر هدفی که از این حکومت ها(حتی نوع تشریفاتی آن ) باشد، بی عدالتی را توجیح نمی کند. بی عدالتی خط قرمز زندگی بشریت است، اما دلایل این بی عدالتی واضح است:

1. عدم رعایت استحقاق های بشری (اگر ملاک عدالت را رعایت استحقاق ها فرض کنیم).

2. عدم رعایت مساوات انسانی(اگر ملاک عدالت را مساوات فرض نماییم).

3. عدم افزایش سرجمع مطلوبیت های اجتماعی(اگر مانند استوارت میل عدالت را به بیشتر شدن سرجمع مطلوبیت های افراد جامعه تعریف کنیم).

4.عدم بیشینه شدن کمینه های جامعه(اگر قائل به تعریف رالزی از عدالت شویم).

این دلایل واضحی بود که به ذهن نگارنده وبلاگ رسیده است. خوانندگان اولا، می توانند دلایل دیگری ارائه دهند، همچنین موضوعاتی را برای بررسی و هم اندیشی در هفته های آینده پیشنهاد دهند.

محمدرضا آرمان مهر

چالش در مصادیق

شاید اگر وبلاگ بخواهد از جایی شروع کند، نقطه عزیمت بهتری از چالش در مصادیق نداشته باشد. به هر صورت آدمی هر روزه در خودش، خانواده و جامعه اش و یا جامعه جهانی با مصادیقی مواجه است که عادلانه بودن یا غیرعادلانه بودن آنها برای او جای پرسش فراوان و جدی دارد. اهمیت این موضوع از چند جنبه است: اولا به اذعان بسیاری از اندیشمندان، عدالت طلبی ریشه در فطرت انسانها دارد، از این رو هر انسانی که دارای فطرت پاکی باشد خواهد توانست درباره مصادیق عدالت نظر خود را بازگو نماید. ثانیا، به عقیده متکلمین شیعه  عدالت در مباحث مربوط به حسن و قبح عقلی مورد بحث قرار می گیرد، یعنی عقل آدمی اگر از آلودگی ها و تعصبات پاک باشد، خواهد توانست درباره عادلانه بودن یک مصداق نظر بدهد. ثالثا، با وجود همفکری در مصادیق می توان به صورت استقرایی به مرور زمان و با توفیق الهی گره از معمای عدالت گشود. با توجه به این مطالب، از این پس وبلاگ هر مدت یک مصداق یا موضوع را مطرح خواهد کرد و عادلانه بودن یا ناعادلانه بودن آن را به نظرات دوستان و آرای مخاطبین فهیم خویش واگذار خواهد نمود. هرفردمی تواند درباره یک مصداق خاص بگوید که  عادلانه است یا ناعادلانه وسپس دلایل خود را بیان نماید. در خود این که چه موضوعاتی به زیر تیغ نقد و نظر بروند نیز مخاطبین می توانند نظرات خویش را اعلام فرمایند.

محمدرضا آرمان مهر

کتاب عدالت(1): رالز- حکیمی

کتاب«رالز- حکیمی(بررسی تطبیقی و نقد معیارها و ابعاد عدالت اقتصادی در اندیشه جان رالز و محمدرضا حکیمی)» اثر محمدرضا آرمان مهر و با ویرایش علمی دکتر یدالله دادگر از سوی انتشارات دلیل ما چاپ شده است. این اثر به بررسی تطبیقی معیار عدالت اقتصادی در اندیشه رالز و حکیمی پرداخته است، امید است که مطالعه این کتاب برای آشنایی با نظریات عدالت در اندیشه متفکران معاصر مفید باشد. افتخارات کتاب  عبارت بوده اند از:

1.کتاب شایسته تقدیر فصل پاییز 1390.

2. اثر برگزیده ششمین دوره جشنواره بین المللی فارابی. این کتاب در گروه اقتصاد، مدیریت و حسابداری برگزیده شد تا جزو 29 اثر برگزیده این جشنواره باشد. در جشنواره فارابی تاکید اصلی بر شاخص های نظریه پردازی، حل مسائل بومی و تمرکز بر ایده های اسلامی است.

رویکردی به تقسیمات عدالت

  درباره تقسیمات عدالت نظرات زیادی وجود دارد. عدالت به یک اعتبار به عدالت الهی و غیرالهی تقسیم می شود، که هر یک از این دو قسم نیز خود تقسیمات دیگری می توانند داشته باشند.

1. عدالت الهی به سه قسم عدالت تکوینی، تشریعی و جزایی(کیفری) تقسیم می شود. عدالت تکوینی این است که خداوند به هر موجود به اندازه استحقاقش، وجود و استعداد بدهد. عدالت تشریعی آن است که خداوند با واسطه پیامبران و اوصیای خود، اسباب کمال انسان­ها در دنیا وآخرت را فراهم آورد، و آنها را به غیر مقدور امر نکند، و مایه سعادتشان را از آنها دریغ نکند، از این رو عدالت در سلسله علل احکام مندرج است. عدالت جزایی خداوند این است که به هرکس در برابر عمل خوبش پاداش دهد، و در برابر عمل بدش به کیفر رساند.

2. عدالت غیر الهی به دو دسته عدالت فردی و جمعی تقسیم می­شود.

2.1. عدالت فردی به دو دسته عدالت فقهی و اخلاقی(حکمت عملی) تقسیم می­ شود. که عدالت فقهی توسط فقها از روایات معصومین استخراج می­ شود. ودرباره عدالت اخلاقی نیز اختلافات زیادی وجود دارد.

2. 2. عدالت جمعی به سه شکل عدالت اداری، اقتصادی و قضایی است. عدالت اداری به عدالت در اداره امور جامعه توجه دارد، و این که نباید در اداره جامعه بین افرادی که از کمالات و صفات و کرامات مشابه برخوردارند تبعیض وجود داشته باشد، بلکه با همه در امتیازاتی مثل بهره مندی از بیت المال مساوی برخورد شود. عدالت اقتصادی به معنای تحقق معیار عادلانه در توزیع منابع، درآمدها و ثروت جامعه. و در معنای خاص عدالت معاملاتی به این معنا است که در معاملاتی که در جامعه انجام می شود، مساوات تقریبی برقرار شود، مثل تناسب دستمزد با کار انجام شده در یک صنعت. و سرانجام عدالت قضایی به این معنا است که با توجه به تساوی  حقوق انسانی افراد جامعه، در مقام داوری نباید به حق کسی تجاوز شود(موسوی گرگانی، ۱۳۷۶: ۲۷۰- ۲۷۴). البته این یک رویکرد است، و ممکن است فرد دیگری تقسیم دیگری ارائه نماید. به هر صورت هرچه تقسیم بندی موضوعی مثل عدالت انسجام بیشتری داشته باشد، مفیدتر و منظم تر مباحث پیگیری خواهد شد.

محمدرضا آرمان مهر


آیا عدالت یک معما است؟

معما سوالی است که  باید با قدرت اندیشه و با توجه به دیگر قرینه ها به حل آن پرداخت، معمولا معما در نهایت قابل حل است، اما افراد مختلفی از جنبه های گوناگون به ارائه پاسخ می پردازند، گر چه ممکن است از چند راه مختلف نیز حل شود، اما معمولا یک برترین راه وجود دارد. علت این که به نظر می رسد عدالت نیز یک معما باشد، این است که در طول تاریخ دانشمندان زیادی در این عرصه نظریه پردازی کرده اند، از علمای دینی گرفته تا علمای دیگر رشته ها، از افلاطون و ارسطو گرفته تا رالز و  سن و... جالب این که در رشته های مختلف علوم انسانی نیز نگرش های مختلفی به آن بوده است. بنابراین عدالت یک معما است و شاید بتوانیم بگوییم یکی از بزرگترین معماهای هستی.

به زعم نگارنده، معمای عدالت یک معمای آسان اما سخت است، یعنی از آن سنخ معماهایی است که وقتی حل شود، همه خواهندگفت که چقدر آسان بود؟! برای حل معمای عدالت، می توان در درجه اول از آموزه های وحیانی کمک گرفت، در درجه بعدی از هم اندیشی عقول، و سرانجام تکوین نیز راهنمایی برای کشف عدالت تشریعی خواهد بود.

این وبلاگ ضمن این که در جستجوی عدالت در همه رشته ها و گرایش ها است، اما با توجه به تحصیلات نگارنده آن به طور خاص عدالت اقتصادی را جستجو می نماید، هرچند برای کشف عدالت اقتصادی باید ابتدا گره عدالت در فلسفه نیز گشوده شود، همچنان که کشف عدالت در سایر رشته ها به کشف معمای عدالت اقتصادی نیز کمک خواهد کرد.بنابراین تمامی عقول را به تفکر و ارائه فکر فرا می خواند، و محدودیتی برای هیچ صاحب فکری در این زمینه ایجاد نمی نماید. البته اگر بحث مصداقی پیش آید حفظ آبروی افراد محترم است.

محمدرضا آرمان مهر

آغاز سخن

یا عدل

«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» (سورة قصص، آیه 5) «و اراده ما بر این قرار گرفته است که به مستضعفین نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روی زمین قرار دهیم.»

با سلام و ادب خدمت تمامی عاشقان عدالت،

این والاترین اصل حاکم بر هستی.

این وبلاگ در پی آن است که عدالت را از جوانب مختلف(اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...) مورد بررسی قرار دهد، تا به لطف الهی و مددگیری از آموزه های و حیانی و همفکری اندیشمندان و مخاطبان فهیم خود بتواند در حل معمای عدالت گامی به جلو نهد. هدف نهایی وبلاگ این است که از پرچمداران ظهور نهایی عدالت در هستی باشد. البته در آغاز راه، فعالیت وبلاگ در جنبه های مختلف علمی، پژوهشی، آموزشی، خبری، تجاری و حتی در مواردی سرگرمی سالم خواهد بود، اما امیدوارم به لطف حضرت دوست، رفته رفته صرفا به هدف اصلی و نهایی خود بپردازد. این وبلاگ به هیچ عنوان عدالت را به مسلخ سیاسی کاری نخواهد برد، و مستقل از هر گرایش و هر شخص سیاسی، تنها در جستجوی عدالت است.

از کلیه عدالت طلبان تقاضا دارد هر نکته یا موضوعی را درباره عدالت ارسال نمایند. ارسال مصادیقی از عدل یا ظلم در ابعاد مختلف فردی و جمعی در ایران و جهان کمکی است به تحقق عدل در هستی و رفع ظلم از جهان. امید است که ما نیز در زمره منتظران واقعی  ظهور عدالت در گیتی باشیم.

محمدرضا آرمان مهر