آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

فیلم عدالت(18): اسلامی که پرچمدارانش فقرای جهانند

امام خمینی(ره) اسلامی را ناب می داند که پرچمدارانش پابرهنگان و فقرای جهان باشند. واقعا در شرایط کنونی، جامعه ما به چه سمتی می رود؟ پرچمداران فقرا هستند یا سرمایه داران؟ البته در طول تاریخ انبیا، طرفداران انها فقرا و محرومان بوده اند و هدف ارسال پیامبران و تشریع دین هم تحقق عدالت بوده است. در ویدئوی کوتاه زیر سخنران روی این سخن امام خمینی و زمانه ما صحبت می کند تا معیار درستی از اسلام خالص داشته باشیم : اسلام فقرای جهان

فیلم عدالت(17): کودکان کار

«بچه های کار» موضوعی است که باید به طور خاص مورد توجه قرار گیرد و برای درمانش کاری کرد یا حتی ستاد ویژه ای برای حل این معضل تدارک دید. کودکانی که در سر چهارراه ها می بینیم و گاهی از کنارشان بی تفاوت رد می شویم. یک نکته، بحث درامد خانواده های انهاست که انها را وادار به کار می کند، و شاید بتوان گفت فقر خانواده مهمترین موضوعی است که کودکان را به سمت این عمل سوق داده است. نکته دیگر، این است که انها در انتخاب این عمل اراده ای ندارند و اجبار اجتماعی انها را به دستفروشی یا ... سوق می دهد که ظلمی مضاعف است. نکته سوم، این است که انها نیروهای انسانی اینده این کشور هستند و با این کارهای سخت، بخشی از توان اینده کشور هم از دست می رود. انها می توانستند به مدرسه بروند و خود را به ابراز علم مجهز نمایند. در این فیلم اوضاع بچه های کار را از زبان یک مجری نوجوان می شنویم: بچه های کار

فیلم عدالت(16): قرآن طلا یا غذایی برای محرومان

عدالت آن قدر اهمیت دارد که تعظیم شعائر هم عادلانه باید باشد. زمانی که عده زیادی از مردم زیر خط فقر هستند، آیا توجیه دارد که برخی قرآن طلا درست کنند؟ کدام عمل نزد خداوند عالم مقرب تر است؟ سیر کردن شکم برادران گرسنه یا ساختن قرآنی از طلا؟ ثروتمندان مذهبی باید توجه کنند که از رفتارهایشان در قبال مصرف ثروتشان در آخرت سوال خواهد شد. عدالت بر همه چیز حاکم است حتی بر تعظیم شعائر. در این ویدئو سخنران در این باره صحبت می کند: قرآن طلایی یا شکم گرسنه

فیلم عدالت(15): عدالت در مناصب مدیریتی

متاسفانه در کشور ما مناصب مدیریتی به طور عادلانه چیده نشده است و افراد لایق بر مسند مدیریت ننشسته اند. شاید به گفته گاندی ارزش ها عوض شده است که چنین مدیرانی در حال مدیریت کردن هستند. کشوری با این همه منابع طبیعی و سرمایه انسانی واقعا شایستگی بیش از این را دارد. اگردر جامعه ای نخبگان مدیریت کنند برای بقیه شغل و غذا و امکانات فراهم می شود، اما اگر قضیه برعکس شود جامعه به سوی ویرانی می رود. در ویدئوی زیر سخنران بر این نکته کلیدی تاکید دارد: ناکارآمدی مدیریت

فیلم عدالت(14): عدالت در ایران

به نظر می رسد مهمترین چالش عدالت در ایران این است که افراد در سرجایی که باید باشند، نیستند. به عبارت دیگر مناصب بر اساس لیاقت ها توزیع نشده است. «وضع کل شی فی موضعه» یعنی قرارگیری هر چیز در جایی که باید قرار داشته باشد، نقض شده است. اصولا تا این زمینه از عدالت محقق نشود، نمی توان انتظار پیشرفت شگرفی داشت. در فیلم حاضر سخنران در جملاتی کوتاه بر این نکته تاکید کرده است و مصادیقی برایش بر می شمارد: عدالت در ایران

ابعاد و سطوح بررسی عدالت

شاید بتوان عدالت را در مجموع در 9 سطح بررسی کرد. ابتدا در سه سطح فرد، سازمان و دولت که هر کدام از این سه سطح می تواند در زمینه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد. البته سطح خانواده شاید به نوعی مشابه سطح سازمان باشد. و سازمان و دولت دو گونه فعالیت اجتماعی باشد. به صورت جدول زیر مباحث عدالت قابل طرح و بررسی است:

تاثیر بستر اجتماعی بر نگرش پروین اعتصامی نسبت به عدالت

شعر پروین به طور عام و جنبه های سیاسی شعر او به طور خاص، آینه تمام نمای بستر اجتماعی و شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه خود او یعنی ایران در حال گذار است. در سال های 1310 تا 1340، ایران از یک جامعه توسعه نیافته به سوی یک کشور در حال توسعه حرکت می کرد. بدیهی است چنین تحول بزرگی، تغییر و تحولات مهمی را در زندگی مردم ایران به وجود می آورد. یکی از این تحولات عمده که پیش از این در جوامع اروپایی نیز روی داده بود، گذار از فضیلت گرایی به سوی پویایی اجتماعی و عقلانیت رفاهی و اقتصادی بود که خود بخشی از فرایند گذار از سنت به مدرنیسم به شمار می آمد. در جریان همین گذار بود که فضیلت گرایی همراه تحمل فقر و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی، جای خود را به پویایی سیاسی و اجتماعی برای بهبود زندگی اقتصادی و تحقق عدالت می داد. بدون شک دوگانگی شعر پروین در رابطه با فقر که گاه آن را افتخار و فضیلت دانسته و گاه ناشی از عملکرد حکومت و جامعه، تحت تاثیر همین گذار قرار داشته است. تحولات دهه 1320 و رشد احزاب و جریان های سیاسی که بر عدالت اجتماعی تاکید کردند، در شعر پروین اعتصامی به شکل اعتراض به نابرابری اقتصادی بازتاب یافته است....

این که خاک سیهش بالین است/ اختر چرخ ادب پروین است

گرچه جز تلخی از ایام ندید/ هر چه خواهی سخنش شیرین است

دکتر حمید احمدی، 1388

شعر پروین اعتصامی: از رادیکالیسم تا میانه روی در مواجهه با ظالمان

یکی از وجوه دیگر چندگانگی مواضع سیاسی پروین را می توان در تفاوت میان دیدگاه های رادیکال و معتدل او در برخورد با حکومت و زمامداران سیاسی دانست. در حالی که گاه پروین از زبان قهرمانان خود عالی ترین مقامات حکومتی را مقصر تمامی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می داند و به نوعی مشوّق رادیکالیسم و اقدامات قهرآمیز از سوی آنهاست، در موارد دیگر شیوه معتدل تری در پیش گرفته و همانند برخی شاعران ونویسندگان کلاسیک ایران، از راه نصیحت و پند به سیاست مداران، آنها را به وجود مشکلات و رفع آنها تشویق می کند.

یکی از نمونه های آشکار رادیکالیسم سیاسی در شعر پروین را می توان در شعر «ای رنجبر» شناخت. در این شعر پروین نه از زبان بازیگران گوناگون شعر خود بلکه به طور مستقیم خطاب به رنجبران(واژه رایکالی که بیشتر در ادبیات گروه های چپ آن زمان نظیر حزب توده دیده می شد) می گوید:

تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر/ ریختن از بهر نان از چهر آب ای رنجبر

از حقوق پایمال خویشتن کن پرسشی/ چند می ترسی زهر خان و جناب ای رنجبر

جمله آنان را که چون زالو مکندت، خون بریز/ وندران خون دست و پایی کن خضاب ای رنجبر

با این همه پروین در جای دیگری از سروده هایش، از زبان قهرمانان شعر خود، روش اعتدال و سخن غیرمستقیم و پندآموزی را برای اصلاح عملکرد حکومت و مقامات آن به کار می گیرد. این کار همانند بسیاری از شاعران کلاسیک با زبانی خیرخواهانه خطاب به پادشاهان و امرای بلندپایه صورت می گیرد. پروین این شیوه را به ویژه در شعر«نامه بزرگمهر به انوشیروان» به طور مستقیم و در سروده «پایه دیوار» قصر پادشاه به طور غیرمستقیم به کار گرفته است.

دکتر حمید احمدی، 1388

شعر پروین اعتصامی: سطح تحلیل در منشا بی عدالتی(2)

سرانجام در سروده های دیگری، نه حکومت و نهادهای سیاسی، بلکه جامعه به عنوان کل و طبقات مرفه و ثروتمندان و زراندوزان را مسوول مشکلات دانسته و مورد ملامت قرار می دهد. یک نمونه این نوع موضع گیری را می توان در شعر «بی پدر» دید که از زبان دختری یتیم، اجتماع و اقشار مرفه اجتماعی، مسوول مرگ پدر و تهیدستی او قلمداد می شوند:

پدرم مرد ز بی دارویی/ وندر این کوی سه داروگر هست

دل مسکینم از این غم بگداخت/ که طبیبش به بالین نشتافت

سوی همسایه پی نان رفتم/ تا مرا دید در خانه ببست

همه دیدند که افتاده ز پای/ لیک روزی نگرفتندش دست

همین موضع گیری در سرود مشهور«صاعقه ما ستم اغنیاست» نیز به خوبی دیده می شود. پسری در پاسخ به پند پدر که او را به در پیش گرفتن پیشه خود توصیه می کند، می گوید:

گفت چنین، کای پدر نیک رای/ صاعفه ما ستم اغنیاست

پیشه آنان همه آرام و خواب/ قسمت ما درد و غم و ابتلاست

شاید این تغییر سطح تحلیل از کلان به میانه و خرد در شعر پروین از نظر برخی ها یک نکته منفی قلمداد شود. اما می توان گفت او دیدگاه بسیار واقع بینانه تری در مقایسه با نگاه برخی نویسندگان و تحلیلگران سیاسی به دست می دهد که همه مشکلات را صرفا ناشی از سیستم سیاسی و مقامات عالی رتبه حکومت می داند. فقر و تهیدستی و بی عدالتی اجتماعی در آن روزگار تنها ناشی از عملکرد مقامات بالای حکومتی نبود، بلکه در سطوح پایین تر نخبگان، به ویژه در مناطق روستایی و شهری، ناشی از وجود نظام اجتماعی مبتنی بر زمینداری و ارباب و رعیتی بود.

دکتر حمید احمدی 1388

شعر پروین اعتصامی: سطح تحلیل در منشا بی عدالتی(1)

یکی دیگر از نمونه های چندگانگی موضع سیاسی پروین در اشعار او، در ریشه یابی مشکلات اقتصادی به ویژه بی عدالتی مربوط به فقر و تهیدستی است. پروین در این رابطه موضع واحدی ندارد و در سراسر اشعار خود سطح تحلیل خود را از کلان به میانه و خرد تغییر می دهد. به عبارت دیگر، او گاه حکومت را در عالی ترین سطح(کلان) مسوول مشکلات ناشی از بی عدالتی می داند. برای نمونه در سروده «گنج ایمن» از زبان فرد حکیم، کودکی را که از گل برای خود تاج درست کرده نصیحت می کند و پادشاهی را منشا همه مشکلات می داند:

تو مال خلق خدا را نکرده ای تاج/ غذا و آتشت از خون و اشک آهی نیست

شهود محکمه پادشاه دیوانند/ ولی به محضر تو غیر حق گواهی نیست

به همین ترتیب در اشعار دیگر خود نظیر «اشک یتیم» یا «شکایت پیرزن» عالی ترین مقام سیاسی یعنی پادشاه را مقصر مشکلات اجتماعی می داند.

اما در برخی سروده های او مقامات سطح میانی حکومت مسوول تباهی و فساد مشکلات اجتماعی قلمداد می شوند. در این میان می توان به بسیاری از دارندگان مقامات میانی سیاست نظیر والی ها، قضات، حکام شرع، محتسب ها، شحنه ها و نظایر آنها اشاره کرد. سروده های «دزد و قاضی» و «مست و هوشیار» و «صاعقه ما ستم اغنیاست» بهترین نمونه های این موضع گیری و تمرکز بر مقامات سطح میانی حکومت به عنوان مقصران اصلی دردهای اجتماعی است(ادامه دارد)

دکتر حمید احمدی 1388