آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

ضرورت مفهوم پردازی جامعه‌شناختی از فقر و نابرابری(2)

در این یادداشت ادامه سخنرانی سرکار خانم دکتر سارا شریعتی با ویرایش و تلخیص مختصری ارائه می شود. این سخنرانی با رویکردی جامعه شناختی به موضوع فقر پرداخته است:
فقر همواره یکی از موضوعات اصلی علوم اجتماعی بوده است. در حالی که اقتصاددان، تحلیلی کاملاً اقتصادی از فقرا رائه می‌دهد، جامعه‌شناسی به ابعاد اجتماعی فقر هم پرداخته است. مارکس بحث را از مبارزه با فقر به مبارزه با شرایط تاریخی ای که منجر به ایجاد فقر و طبقات اجتماعی می شود گسترش داد. دورکیم با طرح مفهوم آنومی، فقر را با مسئلۀ انسجام اجتماعی پیوند زد. و زیمل تعریف سنتی از فقر را دگرگون کرد و تعریفی ارتباطی از فقر ارائه داد: «فقیر کسی است که جامعه فقیر می‌نامد و به این عنوان او را محتاج کمک می‌داند». اما در دهه شصت - هفتاد میلادی این تصور شکل گرفت که در جوامع توسعه یافته امروز، در جوامع پر خطر، نان دیگر مسالۀ اصلی جامعه نیست و جامعه به سمت یک دست شدن و متوسط شدن پیش می رود. به این ترتیب طبقات متخاصم اجتماعی به اقشار متفاوت اجتماعی بدل می‌شوند که وجودشان در هر جامعه ای طبیعی است. اما از سال های 80 به بعد، فقر در سیمای عریان خویش دوباره در جوامع توسعه یافته بازگشت و مجددا از«اشکال و چهره‌های جدید فقر» چون «مشاغل کاذب»، «بی‌ثباتی شغلی»، «عدم امنیت اقتصادی» و «حاشیه نشینی» سخن رفت و برخی از جامعه شناسان به تأسی از دورکیم از «صور بنیانی فقر» سخن گفتند. این فقر جدید در «ضد جامعه‌ها» بارز شد. در جوامع کوچکی که در حاشیه جامعۀ کل شکل گرفتند و تکثیر می شدند. جوامعی متشکل از حذف شدگان اجتماعی، مهاجران بدون اوراق هویت، کارگران و کارکنان سابقی که با تعطیلی کارخانه یا شرکتشان، بیکار شده بودند... در میان ساکنان این «ضد جامعه‌ها» حس بی کفایتی، تحقیر و عدم احساس تعلق به جامعۀ کل بارز بود. ضد جامعه هایی که در شرایط بحران و شورش اجتماعی در جامعۀ کل حضور می یافتند و خشم و نفرت خود را با اعمال خشونت ابراز می کردند و کمربندی از ناامنی به دور جامعه به وجود آورده بودند. این فقر جدید اما با سیاست‌های توسعه ارتباط می یافت. از نظر برخی از اقتصاددانان، این فقر محصول ثروت و اشکال سرمایه دارانه ای بود که توسعه به خود می گرفت. همچنان که در سطح بین المللی برخی از اقتصاددانان اشاره داشتند که عقب افتادگی اقتصادی کشورهای جهان سوم اغلب به دلیل سیاست‌های کاپیتالیستی توسعۀ کشورهای ثروتمند است، وجود فقر هم در جامعه ناشی از سیاست‌های توزیع قدرت و ثروت در جامعه بود و از این رو با گسترش ثروت، فقر هم افزایش می یافت. در نتیجه جامعه شناسی انتقادی نه از فقر،که از نابرابری سخن گفت. نابرابری که محصول سیاست های نئولیبرال،سرمایه داری افسار گسیخته و سیاست های اقتصادی‌ئی است که هدفی جز سود و بهره برداری هر چه بیشتر ندارد و منجر به رشد فقر می شود.
در ایران نیز با همین فراز و فرود توجه به فقر روبرو بوده ایم. دورۀ انقلابی، دوره ارادۀ ساخت جامعه ای برابر بود. دوره‌ای که به گفتۀ حسین زاده، بازجوی ساواک، انقلابی شدن با دو ریال ممکن می‌شد. دو ریال، قیمت بلیط اتوبوس برای رفتن از شمال شهر به جنوب شهر بود. در این سفر، فرد با مشاهدۀ تفاوت عظیم طبقاتی میان جنوب و شمال، به سمت مبارزه کشیده می‌شد. مبارزه با شرایطی که منجر به این نابرابری ها می شد. اما آرمان های انقلابی، با گذار از آن دوره، جای خود را به ارادۀ زندگی دادند. به نظر می‌رسید که انقلابیون سابق می‌خواهند حق خود را از زندگی، که انقلاب و جنگ و مبارزه به تعویق انداخته بود، بگیرند. در این دوره توجه به خود، خانوادۀ خود، زندگی خود، جای آرمان خواهی و جامعه خواهی و همبستگی را گرفت و «فردگرایی خودخواهانه» گسترش یافت. در این «جامعۀ افراد»، به تعبیر نوربرت الیاس، هر کسی به دنبال حل مسالۀ خود است و حتی همبستگی نیز وجهی خودخواهانه یافته است. به این معنا که کمک به فقرا برای رستگاری روح خود است، نه در جهت ساخت جامعه‌ای برابر. «کار خیر» برای ساخت آخرت خود است، نه تلاش برای «احقاق حقوق اجتماعی». کمک به محرومان در سیمای «رحم» و «ترحم مذهبی» تصور می شود، نه به عنوان مطالبۀ اجتماعی و احقاق حق. در این رفتار جدید، مسالۀ فقر تبدیل شده است به توجه به فقرا. دیگر نه از فقر به عنوان یک مسالۀ اجتماعی، بلکه از فقرا نام برده می‌شود و وجود فقرا. فقر نه با نابرابری اجتماعی تحلیل می شود، و نه با روابط سلطه و بازتولید قدرت و ثروت نسل به نسل، بلکه با نابرابری‌های طبیعی فردی، عرضه-بی عرضگی، زرنگی-تنبلی، شایستگی یا بی کفایتی افراد و ... تحلیل می‌شود. شاهد بوده ام که مادری کودک فقیری را که در پیاده رو فال می فروخت را به فرزندش نشان داد و گفت:«نگاه کن عزیزم. اگه درس نخونی، این جوری می شی! ».(ادامه دارد)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد