آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

مقدمه ای بر معضل فقر در ایران

فقر پدیده شومی است که در تاریخ بشری قدمت دیرینه دارد. معضلی بزرگ و بیماری صعب‌العلاج که ذهن و اندیشه بسیاری از سیاست‌مداران و دانشمندان را به خود معطوف نموده است. فقر از ساده‌ترین و ملموس‌ترین سطح یعنی تخریب و تضعیف جسم انسان خود را نشان داده و تا بالاترین سطح، تکامل بشری را با تهدید جدی روبه‌رو ساخته است. در کشور ایران به دلایل متعددی، سیاست‌های فقرزدایی بدون داشتن یک قطب‌نمای صحیح پیگیری شده است و این تا حد بسیاری می‌تواند معلول عدم شناخت صحیح عوامل فقر و وضعیت فقر در کشور و در جهان باشد.
از زمانی که «فلسفه فقر» توسط پرودون در 160 سال پیش به نگارش درآمده و در آن فقر، ناشی از عدم اعتنا و اجرای عدالت جامعه به ارزش کار مردم دانسته شده است، مدت طولانی جهت شناخت فقر می‌گذرد. تلاش‌های بسیاری در این راستا صورت گرفته است، اما همچنان مشکل باقی است. حتی جوابیه کارل مارکس به پرودون در قالب «فقر فلسفه» به این مسئله مهم اشاره دارد که تا زمانی که خود شناخت فقر دچار مشکل باشد نمی‌توان فهمید فقر چیست و فقیر کیست و چه سیاست‌هایی را برای حل آن اتخاذ نمود (رئیس‌دانا، 2:1379). در ادبیات دینی ما نیز از مرگ تعابیری مثل «مرگ سرخ» شده است، که خود گویای زیان های زیادی است که این معضل می تواند برای فرد و جامعه داشته باشد. برای درمان این بیماری در کشور، ابتدا باید آن را شناخت و سپس به تجویز داروی مناسب اقدام کرد. در یادداشت های بعدی این موضوع پیگیری می شود.

محمدرضا آرمان مهر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد