آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

فقرا چگونه زندگی می کنند؟(1)

 در این یادداشت بخش اول نگرش دکتر نعمت الله فاضلی درباره زندگی فقرا با ویرایش و تلخیص اندک ارائه می گردد، به امید این که آشنایی بیشتری با موضوعات عدالت و فقر از بعدی دیگر حاصل شود.

 فقر و شادی: یک روز یک خاخام در خیابانی راه می‌رفت، صدای الیاس پیغمبر را شنید که می‌گفت: گرچه تو روزه می‌گیری و عبادت می‌خوانی، هرگز لیاقتت برای اخذ جای بهتر در بهشت بیشتر از آن دو نفری که در آن طرف خیابان ایستاده‌اند نیست. خاخام به طرف آن دو نفری که در آن طرف خیابان ایستاده بودند دوید و گفت آیا شما به فقرا خیلی کمک می‌کنید؟ آن دو خندیدند و جواب دادند: خیر، ما خودمان فقیر هستیم. خاخام پرسید پس حتماً همیشه نماز می‌خوانید و خدا را نیایش می‌کنید؟ جواب دادند: خیر، ما انسان‌های غافلی هستیم. حتی نمی‌دانیم که چگونه باید نماز خواند. خاخام گفت: پس به ما بگوئید که چه می‌کنید؟ جواب دادند: ما لطیفه و حرف‌های خنده‌آور می‌سازیم، ما کسانی را که غمگین هستند، شاد می‌کنیم (وورمبراند، 1360). بحث درباره فقر و شادی، دشوار است زیرا نه تنها فقرا، با رنج‌ها و دشواری‌های زیادی در زندگی خود درگیرند، بلکه همه آنها که به مطالعه فقر پرداخته‌اند یا همه کسانی که برای تولید بازنمایی از زندگی فقرا در غالب فیلم، رمان، داستان یاگزارش تلاش کرده‌اند، تصویر زندگی فقیرانه را معمولا تصویری تراژیک، انباشته از مصیبت ها و فجایع ترسیم‌کرده‌اند. در ادبیات فارسی، به ویژه ادبیات معاصر ما، فقر و زندگی فقیرانه، معنایی جز بدبختی، رنج، عذاب و ناخوشی و ناشادی ندارد. 
در محیط روستایی محرومیت از کالا‌ها و امکانات حداقل در نیم‌قرن گذشته که من به دنیا آمدم، امری عمومی و معمول بود. بسیاری از امکانات فنّاورانه، ثروت‌ها و خدمات عمومی امروزی در گذشته در روستاها وجود نداشت. ما در روستایمان، آب بهداشتی، برق، جاده آسفالته، اتومبیل، تلویزیون و آشپزخانه مدرن و بسیاری از کالاها که امروزه سوپر مارکت‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای عرضه می‌کنند در اختیار نداشتیم. روستای 50 سال پیش ایران، جامعه‌ای بود که در دوره کمیابی قرار‌داشت. ما هنوز در آن زمان از وفور و فراوانی امروز آگاهی نداشتیم. بسیاری از کالا‌ها، خدمات و امکاناتی که امروز هر شهروندی اعم از شهری و روستایی از آن برخوردار است، در نیم قرن پیش وجود نداشت. از این‌رو اگر از چشم‌انداز امروزی به جامعه روستایی 50 سال پیش نگاه کنیم، همه مردم روستای من زندگی فقیرانه‌ای داشتند. فقرا، شادی را چگونه تجربه می‌کنند؟ مطالعه فقر و شادی و بحث درباره آن مهم است. اگر ما تصویری همه جانبه از فقرا و زندگی فقیرانه نداشته باشیم ممکن ‌است در سیاست‌هایمان برای فقرزدایی یا حتی سیاست‌هایمان برای سیاست گذاری‌های رفاهی، اجتماعی و عمومی، دچار اشتباه شویم. مسئله فهم شادی و فقر، مسئله‌ای ضروری برای جامعه امروز ایران است، زیرا ما نه تنها در فهم زندگی فقرا بدون درک وجوه شادمانه زندگی انها دچار مشکل شده‌ایم، بلکه مهم‌تر از آن در درک مقوله شادی و شادمانی نیز بدون فهم مناسبات بین فقر و شادی دچار اشتباه می‌شویم.
شادی، استراتژی زیست فقرا: تصور عمومی وجود دارد که شادی و شادمانی مساوی با ثروت، رفاه و برخورداری مادی است. این تصور نادرست از مفهوم شادی و شادمانی موجب می شود که همه کسانی که رویای زندگی شاد دارند، شادی را قربانی انباشت ثروت کنند، چرا که گمان می‌کنند لازمه شاد زیستن کسب ثروت و انباشت آن است، غافل از این که بعد از سال ها تلاش برای انباشت ثروت ناگهان می یابیم که آن چیزی که برای انباشت این ثروت هزینه کرده‌ایم، شادمانی بوده‌است. برای فهم مفهوم شادی و شادمانی یکی از مهمترین مقولاتی که باید به درستی فهم شود، مقوله فقر و مناسباتش با شادی است.
رفاه، بهداشت، درمان وسایر خدمات می‌توانند به شادی ما کمک کنند. اما شادی راه‌های گوناگون و ابعاد پیچیده‌ای دارد. زندگی شادمانه می تواند به کمک رفاه مناسب به دست آید. ولی راه‌های رسیدن به شادی و شادمانی لزوما محدود به ثروت نیست. علاوه بر ‌این به کمک فهم مقوله شادی و فقر ما می‌توانیم به یک برداشت دقیق تر و بهتر از انسان و قابلیت‌های او برسیم. زندگی انسانی، پیچیده و دارای لایه های معنایی گوناگونی است. مطالعه شادی و فقر می تواند قابلیت های حیرت‌انگیز انسان را برای طراحی استراتژی های پیچیده به منظور تطبیق و تطابق با شرایط گوناگون آشکار سازد. خلاقیت انسانی تنها در حوزه هنرها، ادبیات و علوم، محدود یا آشکار نمی‌شود. ما انسان‌ها خلاقیت خود را در موقعیت‌های عینی، ساده و پیش پا افتاده زندگی روزمره، بیش از حوزه هنرها، علوم و ادبیات به منصه ظهور می‌رسانیم، اما از آنجا که خلاقیت‌های احتماعی که در استراتژی‌های زندگی روزمره آشکار می‌شوند، مانند یک تابلوی نقاشی یا یک اثر هنری و علمی در جایی ثبت و ضبط نمی شود و بر آن نامی نمی گذاریم، اغلب از دیده ها پنهان است. فقرا به کمک خلاقیت‌های خود، از شادی به عنوان یک استراتژی برای درمان دردها،تسکین و آرام بخشی خود، کسب لذت و تولید خوشی و به عنوان راهبردی برای شکل دادن به هویت انسانی‌شان کمک می‌گیرند.
مطالعه شادی و فقر می تواند یک دستور کار تازه باشد برای همه کسانی که در حوزه برنامه‌ریزی اجتماعی و توسعه کار می‌کنند. مهمترین هدف برنامه‌ریزی‌های توسعه این است که به نیازها، چالش‌ها و مشکلات جامعه انسانی پاسخ دهد. نظریات اقتصاد توسعه همواره بر این تاکید داشته اند که توسعه باید به منظور افزایش رشد اقتصادی، تامین نیازهای مردم و بهبود شاخص های گوناگون اقتصادی و اجتماعی باشد، اما در سال‌های اخیر این دیدگاه به وجود امده است که مهمترین شاخص توسعه، شادی یا خوشبختی است. اینکه مردم چه حسی از زندگی دارند. رضایت از زندگی، کیفیت زندگی و عبارت‌هایی از این نوع، امروزه گفتمان توسعه در جهان را شکل داده است. شادی از مفاهیم کلیدی امروزی گفتمان توسعه یا پیشرفت است. اگر بخواهیم مانند گذشته همچنان یکی از هدف‌های توسعه را بهبود زندگی فقیران بدانیم و از طرف دیگر شادی و خوشبختی را مفهوم کلیدی توسعه در نظر بگیریم، دراین صورت، فقر و شادی هسته مرکزی گفتمان توسعه را تشکیل خواهد داد. همان طور که ارائه تصویری تراژیک برای فهم زندگی فقیرانه مناسب نیست، داشتن تصویری رمانتیک نیز نمی تواند به فهم زندگی فقیرانه کمک کند.(ادامه دارد) 

دکتر نعمت الله فاضلی، محمدرضا آرمان مهر 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد