در شاخص سازی نیاز است قلمروهای مختلف عدالت اقتصادی به صورت مستقل مورد بحث قرار گیرند تا بتوان برای هر کدام شاخص تعیین کرد. عدالت اقتصادی در عرصه های توزیع، تولید و مصرف کالاها و خدمات ظهور پیدا می کند. در حیطه توزیع، عدالت اقتصادی شامل توزیع پیش و پس از تولید و توزیع مجدد می شود. در عرصه توزیع مجدد، قلمرو عدالت شامل توزیع درآمد، نیاز نیازمندان و نفقه های واجب است. قلمرو عدالت اقتصادی بیشتر در توزیع است ولی بر اساس تعریف عدالت بر مبنای "وضع الشیء فی موضعه"(قرارگیری هر چیز در جای خودش)می توان رفتارهای اقتصادی(تولید و مصرف با نگرش خرد و کلان) را نیز متصف به عدالت یا بی عدالتی کرد. بر اساس آموزه های اسلامی، معیار عدالت در به کارگیری عوامل در تولید و مصرف، رعایت حد اعتدال است. بر این اساس، شاخص عدالت بهره وری مناسب و عدم اسراف دربهره گیری از عوامل در تولید و مصرف است(مجله معرفت اقتصادی، بهار و تابستان1390). البته شاخص «وضع الشی فی موضعه» درباره توزیع نیز مطرح می شود و می توان از آن یک تعریف جامع برای عدالت اقتصادی استخراج نمود. آنچه مهم است این است که عدالت اقتصادی در اسلام قابل سرایت به همه حوزه های توزیع، تولید و مصرف است. عدالت اقتصادی روح و هنجار هر کالبد اقتصادی است که بدون آن بقای یک مدل یا سیستم اقتصادی در درازمدت امکان ندارد. چنان که بقای یک جامعه نیز بدون استقرار عدالت ممکن نیست. مولوی می گوید :
عدل چبود ؟ وضع اندر موضعش/ ظلم چبود ؟ وضع در ناموضعش
عدل چبود ؟ آب ده اشجار را/ ظلم چبود ؟ آب دادن خار را
موضع رخ ، شه نهی ، ویرانی است/ موضع شه، پیل هم نادانی است
سمیرا معنوی و محمدرضا آرمان مهر
پایه ای ترین موضوع اقتصاد هنجاری(Normative economics) عدالت اقتصادی است که بخش وسیعی از مباحث عدالت را به خود اختصاص داده است. امروزه ابزارها، مفاهیم و روش های به کار گرفته شده در علم اقتصاد، جایگاه خاصی در تئوری های جدید عدالت دارند. تئوری های جدید عدالت، همبستگی ضروری فلسفه و اقتصاد را نشان می دهد.
نظریههای عدالت، محصول اتحاد ضروری اقتصاد و فلسفه هستند. آنها را میتوان یک ذهن فلسفی در بدنی اقتصادی دانست. ذهن بدون بدن وجود حقیقی نخواهد داشت یا حداقل بیقدرت است همان طور که بدن بدون ذهن بی فایده خواهد بود.
عدالت توزیعی از مهمترین بخش های عدالت اقتصادی است. موضوع اصلی آن، توزیع منابع محدود بین اقشار مختلف جامعه است. قلمرو عدالت حوزه های بسیاری را در بر دارد که شامل قضاوت ها، نگرش ها، تصمیمات خاص و... می باشد. از این رو عدالت اقتصادی یک موضوع تک بعدی نیست، بلکه برای حکم کردن به عدالت یا عدم عدالت در یک موضوع، جوانب مختلف باید در نظر گرفته شود، چرا که ممکن است از یک جنبه موضوعی عادلانه تلقی شود و از جنبه دیگر غیر عادلانه باشد. امروزه در بسیاری از زمینههای علم اقتصاد به منظور تقویت نظری و عملی تحلیلها به طور گستردهای به مباحث عدالت استناد میشود. به عنوان نمونه، امروزه عدالت در نظریهی بازیها وارد شده است. علاوه بر این مشاهده میشود که انصاف سبب انحراف از توجه صرف به علاقهی شخصی شده است. اثر عدالت در بسیاری از حوادث دنیای واقعی مثل شکستهای ادواری بازارها در رسیدن به نقطهی سر به سر دیده شده است. عدالت در پیدا کردن راه حل مسائل دشوار اجتماعی مثل پیدا کردن جایی برای زبالههای هستهای و در مسائلی مثل تنظیم مطلوبیت اجتماعی و بیکاری نیروی کار به منظور رسیدن به دستمزد کارا نیز وارد شده است( کانو ،2003: 1188) این مطالعات سبب شده که این دیدگاه در بین اقتصاددانان شکل بگیرد که عدالت برانگیزانندهی رفتار بسیاری از مردم است. از این رو عدالت نه تنها جایگاه والایی دارد، بلکه قلمرو وسیعی را نیز در برگرفته است.
سایت الف، محمدرضا آرمان مهر