پایه ای ترین موضوع اقتصاد هنجاری(Normative economics) عدالت اقتصادی است که بخش وسیعی از مباحث عدالت را به خود اختصاص داده است. امروزه ابزارها، مفاهیم و روش های به کار گرفته شده در علم اقتصاد، جایگاه خاصی در تئوری های جدید عدالت دارند. تئوری های جدید عدالت، همبستگی ضروری فلسفه و اقتصاد را نشان می دهد.
نظریههای عدالت، محصول اتحاد ضروری اقتصاد و فلسفه هستند. آنها را میتوان یک ذهن فلسفی در بدنی اقتصادی دانست. ذهن بدون بدن وجود حقیقی نخواهد داشت یا حداقل بیقدرت است همان طور که بدن بدون ذهن بی فایده خواهد بود.
عدالت توزیعی از مهمترین بخش های عدالت اقتصادی است. موضوع اصلی آن، توزیع منابع محدود بین اقشار مختلف جامعه است. قلمرو عدالت حوزه های بسیاری را در بر دارد که شامل قضاوت ها، نگرش ها، تصمیمات خاص و... می باشد. از این رو عدالت اقتصادی یک موضوع تک بعدی نیست، بلکه برای حکم کردن به عدالت یا عدم عدالت در یک موضوع، جوانب مختلف باید در نظر گرفته شود، چرا که ممکن است از یک جنبه موضوعی عادلانه تلقی شود و از جنبه دیگر غیر عادلانه باشد. امروزه در بسیاری از زمینههای علم اقتصاد به منظور تقویت نظری و عملی تحلیلها به طور گستردهای به مباحث عدالت استناد میشود. به عنوان نمونه، امروزه عدالت در نظریهی بازیها وارد شده است. علاوه بر این مشاهده میشود که انصاف سبب انحراف از توجه صرف به علاقهی شخصی شده است. اثر عدالت در بسیاری از حوادث دنیای واقعی مثل شکستهای ادواری بازارها در رسیدن به نقطهی سر به سر دیده شده است. عدالت در پیدا کردن راه حل مسائل دشوار اجتماعی مثل پیدا کردن جایی برای زبالههای هستهای و در مسائلی مثل تنظیم مطلوبیت اجتماعی و بیکاری نیروی کار به منظور رسیدن به دستمزد کارا نیز وارد شده است( کانو ،2003: 1188) این مطالعات سبب شده که این دیدگاه در بین اقتصاددانان شکل بگیرد که عدالت برانگیزانندهی رفتار بسیاری از مردم است. از این رو عدالت نه تنها جایگاه والایی دارد، بلکه قلمرو وسیعی را نیز در برگرفته است.
سایت الف، محمدرضا آرمان مهر