مفهوم عدالت در هر زمینه و جایگاهی تعریفی متفاوت به خود میگیرد تا آنجا که عدهای عدالت را چونان دستاویزی برای منافع خود تعریف کرده و بدان ردای دلخواه خود را میپوشانند. اما برای تحقق این مفهوم متعالی که بشر از آغازین روزهای حیات فردی و اجتماعی خود گرایشی فطری بدان داشته، باید ابتدا به تعریفی واحد رسید تا شاید بتوان آن را به بحث گذاشت. کلی بودن این مفهوم در بعضی از تعاریف کار را مشکلتر میکند، چرا که همچون مفاهیم دیگری چون آزادی هر نحله و جریان و تفکری آن را باب میل خود تعریف و تفهیم میکند. با این حال اگر به تعریفی واحد دست یابیم باز آن تعریف در زمینههای مختلف شکل خود را تغییر داده و تعاریف جدیدی را بازتولید میکند. شاید بتوان در اقتصاد یا اجتماع و یا سیاست از عدالت یک مفهوم را دید اما قطعاً شکل و شمایل آن به یک سیره و صورت نخواهد بود. به عنوان مثال عدالتی که در اقتصاد با عنوان عدالت اقتصادی مطرح میشود در عمل خود را به صورت رفاه به مردم نشان خواهد داد و یا عدالتی که در اجتماع مورد بحث قرار میگیرد با عنوان عدالت اجتماعی خود را در برابری افراد در برابر قانون و آزادی اجتماعی نمایان خواهد کرد. میبینیم که اگر چه این تعاریف از منظر ماهوی با یکدیگر تفاوتی ندارند اما در عمل و در صورت با یکدیگر متفاوت خواهند بود. از این رو عدالتی که ما در ادبیات با آن روبهرو میشویم نیز از این قضیه مستثنی نیست. عدالت را شاید بتوان یکی از پایههای اساسی و یکی از اصلی ترین سرچشمههای شکلگیری ادبیات و جریانهای ادبی دانست. سه محور اصلی در این بحث در نظر گرفته شده است که عبارتاند از عدالت شاعرانه، عدالت اجتماعی و عدالت در شکل آرمانی خود(عدالت اتوپیایی)(سعید محمدی).
ادبیات هم مانند بسیاری از بخشها از موضوع عدالت اجتماعی غفلت کرده است و ردپایی از این بحث در آن نمیبینیم. البته بسیاری معتقدند وظیفه ادبیات پرداختن به این موضوعات نیست، اما اتفاقا لازم است ادبیات در پرداختن به مفهوم عدالت اجتماعی حضور پررنگی داشته باشد و این موضوع را دستمایه محتوای آثار کند. متاسفانه برخی از اثار ادبی ما که ادعای بهروز بودن دارند شخصیتها و ماجراها را طوری مینویسند که با اتفاقات و زندگی امروز ما تفاوت دارد. امید است نویسندگان هم بهخصوص در حوزه ادبیات داستانی بیشتر به عدالت اجتماعی توجه کنند و تصور نکنند موضوع عدالت اجتماعی یک موضوع تئوریک است که تنها در دانشگاهها تدریس میشود یا در سخنرانی مقامات برای معرفی خود و اقداماتشان آورده میشود. عدالت اجتماعی مفهومی فراگیر است که باید در ادبیات هم تجلی پیدا کند.(رضا رسولی).