در مکتب اقتصادی اسلام تامین زندگی فردی و اجتماعی در هر بعد مادی و معنوی مهم است. امام موسی بن جعفر(ع) تعادل رفتارى مؤمن را در این می داند که اهل عبادت، اهل کار و تلاش باشد. هم لذّت کسب کند و هم از حرام بپرهیزد. مؤمن افزون بر مناجات، کار و بهره مندى از لذت ها، ساعتى را براى روابط اجتماعى و ارتباط با دوستان قرار می دهد(ابن شعبه 1382 : : 302). اگر بخشى از زمان به کسب لذّت حلال اختصاص نیابد، شخص، توانایى لازم براى دیگر امور مهم مثل عبادت و کار را نخواهد داشت. لازمه تکامل فردی انسان این است که تک بعدی نباشد. این حدیث وجه فردی عدالت را برای انسان ها تصریح می نماید. اما در بعد جمعی، در اسلام توزیع عادلانه اصل است (در حالی که درنظام سرمایه داری سود اصل و هدف است). شاید عدالت اجتماعی را بتوان جاری شدن خون در رگ های یک جامعه نامید، همچنان که عدالت فردی خون حیات را در رگ یک انسان جاری می کند و به او قدرت تکامل و توسعه می دهد. عدالت فردی به فرد شکوه می دهد و عدالت جمعی ادامه استقرار یک حکومت و جامعه را تضمین می نماید. چنان که در روایت نیز آمده است که نابودی حکومت ها به واسطه ظلم و بی عدالتی است، نه به واسطه کفر و ناسپاسی(الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم). از آنجا که جامعه از جمع افراد ایجاد شده است، شاید برای ایجاد یک جامعه عادلانه ابتدا باید مهره های اصلی یک جامعه را به سمت رفتارهای عادلانه سوق داد تا در درازمدت بتوان جامعه ای عادلانه بنا نهاد.