آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

فیلم عدالت(55): عدالت آموزشی و درمانی

در دو مقوله آموزش و درمان، شایسته است برای همه طبقات مردم به طور مساوی و عادلانه تامین شود تا شرایط رقابت عادلانه فراهم شود. متاسفانه در این زمینه کشور ما تا حدود زیادی بر سیستم بازار مبتنی شده است و نیاز به توجه بیشتری دارد. تبعیض در این دو باعث می شود کشور از رقابت عادلانه دور شود. اینها جزو زمینه های قبل از رقابت هستند که حضور دولت جدی و فعال دولت را می طلبد. در فیلم زیر سخنران این موضوع را تاکید می نماید: عدالت آموزشی و درمانی

فیلم عدالت (29): عدالت آموزشی

متاسفانه در کشور ما سهمیه های زیادی برای تحصیل در آموزش عالی وجود دارد که بیشتر آنها غیرعادلانه است. این سهمیه های ناعادلانه علاوه بر این که مانع ورود افراد قوی تر به یک حوزه درسی می شود، سبب می شود که اینده کشور از نظر متخصصان قوی به خطر بیفتد و کارایی در حوزه های پزشکی و عمرانی و ساختمانی، علوم انسانی و ... با چالش مواجه شود. تصحیح قوانین سهمیه از جمله مواردی است که اولویت زیادی در کشور دارد. در ویدئوی زیر سخنران به این موارد اشاره می کند: عدالت آموزشی

فیلم عدالت(10): عدالت آموزشی

متاسفانه بی عدالتی در آموزش ایران غوغا می کند. معلوم نیست سیستم آموزشی به چه سمتی می رود، تا حدی که نیاز به انقلاب در این زمینه هستیم. از سهمیه ها گرفته تا تفاوت ثروتمندان و فقرا در استفاده از امکانات آموزشی تا بی عدالتی های سیستمی. در ویدئوی زیر به خوبی به این امر اشاره شده است و این که ژاپن می تواند الگوی مناسبی از نظر عدالت آموزشی برای کشور ما باشد: عدالت آموزشی در ایران

چالش در مصادیق(11): عدالت آموزشی

مدتی پیش تابناک خبری منتشر کرد مبنی بر ورود سه هزار نفر بدون سنجش علمی و کنکور در مقطع دکتری در کشور که البته دقیقا آشکار نشده آیا در دوره اخیر رخ داده یا در چند سال گذشته و در مجموع دوران دولت پیشین به وقوع پیوسته است. ورود سه هزار دانشجوی دکترا با کمک دور زدن قانون (بخوانید قانون شکنی) به بالاترین سطح آموزشی کشور، سخنی نیست که به راحتی قابل هضم باشد. سه هزار نفر بدون طی کردن آزمون ورودی و سنجش بار علمی، دانشجوی دکتری شده و دیر یا زود فارغ التحصیل می‌شوند، بالاترین درجه علمی را کسب می‌کنند، عضو هیات علمی و از جمله اساتید می‌شوند، در عرصه‌های مختلف من جمله سیاست ورود می‌کنند، پست می‌گیرند، به دکترایشان تکیه کرده و ... به این ترتیب احتمالا تا ثریا دیوار کج رفته و بالاخره روزی بر سر همگی‌مان خراب خواهد شد!
کافی است بدانیم که در آخرین آزمون ورودی دکترا، حدود 218 هزار داوطلب شرکت کرد که پس از آزمون، 21 هزار تن از ایشان (کمتر از یک دهم متقاضیان) در ردیف معرفی شدگان برای شرکت در مصاحبه قرار گرفته و در نهایت 10 هزار و 809 نفر دانشجوی دکترا شدند؛ 8180 نفر در دوره روزانه، 1074 نفر در نوبت دوم، 235 نفر در پیام نور، 153 نفر در مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی و غیر دولتی و 1167 نفر در پردیس‌های خودگردان. روش‌های ورود بدون آزمون به دکترا (مانند تبدیل بودس خارج به داخل) نشان می‌دهد که سه هزار نفرِ یاد شده، در جمع دانشجویان دکترای دوره روزانه قرار گرفته‌اند؛ جایی که امسال هشت هزار نفر بعد از کسب موفقیت در کنکور و پشت سر گذاشتن مرحله گزینش در دانشگاه موفق به رسیدن به آن شده‌اند،ولی برخی به مدد یاری مسئولان دولت قبل، قوانین ناقص و... هم توفیق حضور در آن سطح بدون کوچکترین سنجش علمی را یافته‌اند.
فارغ از آنکه این افراد غیرقانونی وارد شده و مدرک دکترایی با ابهامات فراوان از طریق قانونی و احتمالا از معتبرترین دانشگاه‌های کشور (تبدیل کنندگان بورس خارج به داخل اجازه داشتند بدون آنکه پاسپورتشان مهر خورده و پا از خاک کشور بیرون بگذارند، بورس خود را به داخل تبدیل کرده و در هر دانشگاه داخلی که دوست دارند، تحصیل کنند!) دریافت خواهند کرد، فردای روز پست هایی را به اشغال خود در خواهند آورد که به ایشان هبه شده است. به عبارت دیگر، همانگونه که به ناحق جای افرادی که می‌توانستند و می‌بایست دانشجوی دکترا می‌شدند را گرفته‌اند، در ادامه مسیر نیز ممکن است مشاغلی را به سبب مزیت غصبی به دست آورده و اجحافشان به ملت فزونی بگیرد؛ بدون آنکه گزندی به ایشان وارد شود. از آن بدتر زمانی است که بدانیم کسانی که با تبدیل بورس خارج به داخل دانشجو شده اند، چون بورسیه به شمار می‌آیند، تعهد خدمتی دارند و می‌بایست به کسوت هیات علمی خدمت پس دهند! این تعهد شاید برای کسانی که بورس خارج دریافت کرده و در فلان کشور تحصیل کرده باشند، مطلوب نباشد، اما برای دانشجویان غیرقانونی دکترا، مترادف تضمین پست بوده و امتیاز غیر منصفانه دیگری است که از آن بهره خواهند گرفت.
پس از تشکر از مسئولان وزارت علوم فعلی به سبب آشکار کردن این حقیقت و ممانعت از راه تکرار آن در آینده به کمک قوانین منع تبدیل بورس، سوال این است که چرا اکنون که ابعاد دردناک ماجرا را دریافته‌اند، از تحت تعقیب قضایی قرار دادن بانیان این فاجعه سخن نمی‌گویند؛ از پیگیری مجازات مسئولانی که با اشتباهشان نسلی از دکترای تقلبی و به نوعی قانونی به وجود آورده اند؟ چرا نمی‌گویند که قرار است با سه هزار نفری که بدون آزمون پذیرفته شده و قرار است مدرک بگیرند، چه کنند؟ شاید اخراج سه هزار نفر اشتباه بزرگ تری باشد ولی آیا نمی‌شود رانتی که از آن بهره برده و قرار است بهره ببرند را قطع کرد؟ آیا نمی‌شود این افراد را تبدیل به دانشجویان شبانه کرد و دست کم از ایشان شهریه گرفت؟یا مدرک ایشان را معادل صادر کرد؟

تابناک، محمدرضا آرمان مهر