استواری و پایبندی به پیمانی که بر بنیاد دادگستری به میان می آید، از آموزه های بزرگ فردوسی در شاهنامه است. وقتی به صلح پیمان بسته می شود باید به آن پایبند بود. وقتی با رای و خرد و داد مشکلی از میانه بر می خیزد، نباید شمشیرها از نیام ها کشیده شوند.
شما داد جویید و پیمان کنید/ زبان را به پیمان گروگان کنید
مکن ای برادر به بیداد رای/ که بیداد را نیست با داد پای
به هر کار فرمان مکن جز به داد/ که از داد باشد روان تو شاد
فردوسی پیوسته شاهان را از بیدادگری بر حذر می دارد و آنها را به دادگستری فرا می خواند. برای آن که اگر بیداد در جامعه خیمه افرازد، آن گاه این بدبختی است که بر همه جا سایه می افگند و همه چیز از زندگی تهی می شود.
نزاید به هنگام در دشت گور/ شود بچۀ باز را دیده کور
شود در جهان چشمۀ آب خشک/ نگیرد به نافه درون بوی مشک
ز کژی گریزان شود راستی/ پدید آید از هر سوی کاستی
به دشت اندرون گرگ آدم خورد/ خردمند بگریزد از بی خرد
مکن شهریارا گنه تا توان/ به ویژه کزو شرم دارد روان
بی آزاری و سودمندی گزین/ که این است فرهنگ و آیین و دین
فردوسی آزار نرساندن به دیگران را یک فرهنگ می داند، یک آیین می داند و حتی پایگاه آن را تا مرز دین بلند می سازد. امروزه بحث آزار نرساندن به دیگران در غرب یک موضوع جدی است و در این پیوند کارگاه های آموزشی راه اندازی می کنند تا شهروندان با روحیه بهزیستی و هم زیستی در خانواده و جامعه زیست کنند(ادامه دارد)
پرتو نادری