نباید تصور کرد مبارزه در جنگ نرم اقتصادی و به خصوص مبارزه با جنبه رفاه طلبی آن، به معنی کنار نهادن نعمات الهی و محصولات دانش بشری است؛ قطعاً اینها همه آفریده خدا برای استفاده انسان و دیگر موجودات است، و البته باید انسان از آن بهره ببرد تا شاکر خداوند باشد. بلکه مقصود این است که دنیا نباید هدف انسان قرار گیرد. دنیا فقط محل گذر و آزمون انسان است. در همه امور زندگی و از جمله برخورداری از نعمات الهی، لازم است انسان با محوریت توحید حرکت کند؛ یعنی اینکه هرجا کمترین انحرافی از راه حق و صراط الهی بود، باید توقف نمود. یعنی این که برای دستیابی به هدف، نمی توان دروغ گفت. نمی توان حق دیگران را پایمال کرد. هیچ توجیهی برای برخورداری از رانت قابل قبول نیست. حتی فردی که گمان می کند برای یک هدف مقدس می خواهد کار اقتصادی کند، حق ندارد از اصول و خطوط قرمز پروردگار عبور نماید. هیچ کس در هیچ شرایطی حق ندارد دین الهی را زیر پا گذارد تا مثلاً به هدفی که گمان می کند به نفع دین یا به صلاح مسلمین است، برسد؛ چه رسد به اینکه با هدف کسب منفعت شخصی اقدام به شکستن حریم های الهی نماید.
هیچ کدام از ما علم غیب ندارد تا بداند این کاری که می کند، واقعاً به صلاح دین و به صلاح مسلمین یا نظام اسلامی هست و یا نه؟ هیچ کس نمی داند فردا چه اتفاقاتی خواهد افتاد، و آن تافته ای که ما بافته ایم چه صورتی پیدا خواهد کرد. در واقع همه ما بر اساس ظنّ و گمان عمل می کنیم. حتی دقیق ترین یافته های علمی و تجربی نیز بر مبنای ظنّ و گمان است. البته میزان ظنّ آن ممکن است کم و زیاد باشد. اما باید دانست آیه شریف قرآن می فرماید: ظن و گمان کفایت از حق و حقیقت نمی کند(سوره مبارکه یونس: 36). امّا اصول دین حق بر مبنای قطع و یقین است. وقتی دین گفته است دروغ حرام است، وقتی دینِ حق، بیان کرده است که هیچ کس با هیچ توجیهی حق ندارد به بیت المال دست درازی نموده و بیش از حق خود برداشت نماید، پس اگر کسی گمان کرد، و تصور کرد که مثلاً صلاح در این است که برای انجام فلان کار، فلان دروغ گفته شود، و یا از فلان منابع بیت المال به نفع فلان گروه بهره برده شود، باید به وی گوشزد کرد اینها ظن و گمان است، که در مقابل حق و حقیقت دین نباید و نمی تواند قرار گیرد. نگاه مصلحت اندیشانه یک انحراف فکری است. انحرافی است که بر مبنای مغالطه ای صورت گرفته است. البته باید توجه کرد اینکه نسبت به امور مختلف نوع نگاه و نوع تصمیم گیری برخواسته از حکمت و مصلحت باشد، با اینکه نگاه مصلحت اندیشانه باشد، خیلی تفاوت می کند. نگاه ناشی شده از حکمت و مصلحت برای رسیدن به حق و حقیقت است. لذا هر عملی که موجب دور شدن از اصل هدف شود، انحراف بوده و دنبال نخواهد شد. در حالی که در نگاه مصلحت اندیشانه، خود مصلحت هدف قرار خواهد گرفت. همچنان که در نگاه رفاه طلبی خود رفاه می شود هدف و مقصود. و این بسیار خطرناک است. ملاحظه می شود که این مبانی فکری غلط در تضاد با اصل اساسی عدالت و حق است، و برای تحقق حق و عدالت اندیشه و مبانی فکری باید اصلاح شود
محمد ساجدی و محمدرضا آرمان مهر