یکی از دانشجویان گرامی جهت دوره کارآموزی به اداره شبکه بهداشت و درمان دامغان معرفی شد. پس از اتمام دوره، از وی خواستم مواردی را که احساس می نماید در سازمان بی عدالتی باشد بنگارد. هدف از این امر، کمک به رفع بی عدالتی های اجتماعی و رفع اشکالات احتمالی است. در هر سازمانی بی عدالتی هایی خواسته یا ناخواسته رخ می دهد که در ذیر به چند مورد از آنها در ارتباط با سازمان نام برده اشاره می شود. اگر موردی به اشتباه بیان شده است، تقاضا داریم یادآوری کنند تا حذف یا توضیح داده شود. این موارد توسط دانشجوی گرامی بیان شده است:
1)چون در بازه زمانی که من کارآموزی خود را آغاز کرده بودم، اداره شبکه بهداشت و مرکز بهداشت به تازگی با هم ادغام شده بودند، یک سری بی عدالتی هایی در سازمان وجود داشت و باعث نارضایتی کارمندان و پرسنل شده بود،به طور مثال برای کارکنان فضای کاری فیزیکی کمی در نظر گرفته بودند، و به اصول مناسبی که در طب کار بیان شده که هر کارمند نیازمند فضای استاندارد برای انجام وظایف خویش است، توجهی نشده بود و برخوردها و شلوغی ها در محیط کار زیاد بود. به عنوان مثال، اتاقی که برای یک تا دو نفر تعبیه شده است، تا چهار نفر کارمند در آن مشغول به کار بودند. همین طور وظایف محوله به یک فرد بیش از توان فرد بود و عدالت در تقسیم کار وجود نداشت.
2) مورد دیگری که کارکنان از آن ناراضی بودند و بی عدالتی می دانستند، مربوط به مطالبات و حقوق کم بود. و همینطور اضافه حقوق ها پرداخت نمی شد و یا اگر هم با تاخیر پرداخت می شد کمتر از حق واقعی کارمند بود و کارمندان با پست های همتا حقوق یکسانی دریافت نمی کردند. همچنین بین افرادی که کم کاری می کردند، نسبت به افرادی که وظایفشان را درست انجام می دادند، تفاوتی قائل نبودند و دیده می شد افراد کم کار از حقوق و مزایای بیشتری نیز برخوردار هستند. این موارد خود نمونه بارزی از بی عدالتی ها در سازمان است که باعث می شود انگیزش و بهره وری کارکنان وظیفه شناس کاهش یابد.
3) مورد دیگری از بی عدالتی، دعوت به کار شدن کارمندان بعد از بازنشستگی بود، و سعی نمی کردند که با استخدام نیروهای جوان و شایسته احراز شغل، باعث اشتغال زایی شوند و به این که نیروی کار جوان بهره وری بالاتر و انرژی بیشتری برای انجام وظایف دارد توجهی نمی شد.
در مقابل این بی عدالتی ها، مواردی هم وجود دارد که می توان از آنها به عنوان رفتارهای عادلانه در این اداره یاد کرد. یکی از آن موارد که توجه مرا بیشتر به خود جلب کرد این بود که استخدام و تربیت نیروی انسانی به سمت " بومی بودن"سوق داده شده بود. با این تاکید که رویه استفاده از کارکنان بومی یکی از موثرترین و پایدارترین ابزار شکستن حلقه شوم عقب ماندگی اجتماعی در مناطق محروم و روستایی کشور به شمار می رود و باعث برقراری عدالت بین استخدام نیرو های شهری و روستایی می شود و امکانات در اختیار شهر و روستا تا حدی به تعادل می رسد، و به طبع واحدهای بهداشتی فقط در شهر متمرکز نمی شوند، بلکه شبکه بهداشت در روستا ها هم مثل شهر، خانه های بهداشت تاسیس کرده بودند که باعث راحتی روستاییان و بکار بردن نیروی کار روستا شده بود و رضایت کارمندان را به دنبال داشت، زیرا اگر برای واحدهای روستا از کارکنان شهری استفاده می شد، جابجایی پرسنل افزایش پیدا می کرد و بین کارکنان واحدهای شهری و روستایی بی عدالتی برقرار می شد. البته صحیح خواهد بود که در مواردی که متخصصی در روستا نباشد، از شهرها نیروی مناسب بکار گرفته شود.
یاسمن علی نژاد، محمدرضا آرمان مهر