بی عدالتی از جمله عواملی است که سبب ایجاد تورم می شود. عدالت اسلامی عبارت است از درجه ای از آسایش روانی فردی- اجتماعی حاصل از وسایل مادی و معنوی که نتیجه بیشینه کردن آثار خارجی مثبت و کمینه کردن آثار خارجی منفی در چارچوب ضوابط اسلامی می باشد، به صورتی که در چنین جامعه ای حسد نباشد و مردم مسلمان به سهولت به رستگاری برسند. نتایج حاصل از این تعریف عملی اسلامی عبارت است از:1. احترام به شئون اجتماعی مسلمانان؛ 2. عدم تبعیض؛ 3. شایسته سالاری؛ 4. امنیت اقتصادی و قضایی؛ 5. رفاه اقتصادی- اجتماعی.
از مثال های بارز درباره اثرات بی عدالتی اجتماعی در ایران می توان به بی نظمی رانندگی در ایران اشاره کرد که افراد چون حقوق خود را تضییع شده می بینند، سعی دارند که در رانندگی آن را با تضییع حقوق دیگران جبران کنند. مثال دیگر در باب امور اقتصادی کم فروشی یا کم کاری است، چرا که کسی که نمی داند چه کسی حق او را ضایع کرده به مبارزه منفی یعنی کم کاری دست می زند، بر همین اساس زمانی که مردم احساس کنند که کسی نیست که معیاری برای وظیفه شناسی تعیین کند خود به ایجاد معیار دست می زنند: «تو دزدی ز مزد و من از کار دزد» این موضوع احساس کم کاری را در دستگاه های دولتی شایع کرده است، به ویژه طبقات بالاتر که احساس می کنند فعالیت دولت بیش از مقدار قانونی آن شده است. گسترش و ارزیابی این احساس و ارزیابی مردم ریشه تورم را آبیاری می کند. هر قدر کم کاری بیشتر شود تورم مهلک تر خواهد شد. مصداق دیگر بی عدالتی افزایش چند برابری قیمت اتومبیل در زمان حاضر است، با وجودی که با افت کیفیت همراه بوده است، و این افزایش قیمت ناشی از مازاد تقاضای ناشی از اشاعه دلال بازی است، و نه تلاش بیشتر. مثال های زیادی می توان بیان کرد که بر اساس بی عدالتی، کار و تلاش و تولید کم می شود و با کمبود کالاهای تولیدی ریشه تورم آبیاری می گردد.
ایرج توتونچیان، کتاب پول و بانکداری در اسلام و مقایسه آن با نظام سرمایه داری