آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

تصویر عدالت(7): حکایت امروز ما

متاسفانه در روزگاری به سر می بریم که خیلی ها بدون این که لیاقت و شایستگی داشته باشند بر جایی تکیه زده اند که شایسته آن نیستند. این افراد از دو جنبه به جامعه خیانت می کنند: اول، این که کاری که توانایی ندارند عهده دار شده اند. دوم، این که مانع شده اند که فرد لایق در جایگاه سزاوار خویش بنشیند. نکته جالب این است که اگر افراد نالایق جای خود را به افراد سزاوار بدهند برای خودشان هم کار هست، و بیکاری معنا ندارد. اما اگر بی لیاقتی بر کاری تکیه زند سبب گسترش بیکاری می شود چون مانع حضور افراد شایسته در آن کار خواهد شد. در کشور ما بسیاری از تحصیلکرده ها بیکار هستند در حالی که افراد بی سواد یا بی تخصص در شغل هایی که گاهی حساس هم هست مشغول هستند. یکی از معانی اصلی عدالت این است که : وضع کل شی فی موضعه، یعنی قرارگیری هر چیزی در جای خودش.

عدالت و انصاف(2)

در این یادداشت به برخی سخنان بزرگان دینی درباره انصاف اشاره می شود:

امام علی (ع) فرمود:«الانصاف افضل الفضائل، انصاف برترین فضیلت ها است.» (غررالحکم1،ص203 و 805). آن حضرت همچنین فرمود:«الانصاف یولف القلوب، انصاف، دلها را الفت می بخشد و به هم نزدیک می کند.» و در جایی دیگر می فرماید:«الانصاف یرفع الخلاف و یوجب الاتتلاف؛ انصاف، اختلافات را از بین می برد و موجب الفت و همبستگی می شود.» (غررالحکم، ج2، 30 و 1702). همچنین امام علی (ع) فرمود:«من انصف انصف؛ هرکس با انصاف باشد، انصاف می بیند»(غررالحکم، ج5، ص144 و 7692) یا این که:«زکاه القدره الانصاف، زکات قدرت، انصاف است»(همان، ج4، ص105 و 544). و یا این که: «اعدل الناس من انصف من ظلمه؛ عادل ترین مردم کسی است که با کسی که به او ظلم کرده با انصاف رفتار کند»(همان، ج2، 435 و 3186). امام صادق (ع) نیز می فرماید: «من انصف الناس من نفسه رضی به حکما لغیره؛ هر کس با مردم منصفانه رفتار کند، دیگران داوری او را می پذیرند»(تحف العقول، ص357).

روزی مردی نزد امیرمؤمنان علی (ع) آمد و از وضعیت خود شکایت کرد و گفت: من بنّا هستم و روزی پنج درهم دستمزد می گیرم ولی روز به روز وضعیت زندگی ام بدتر می شود. چه کار کنم تا وضعیت زندگی ام بهبود یابد؟ حضرت (ع) به ایشان فرمود: روزی سه درهم بگیر! مرد با شگفتی گفت: روزی پنج درهم می گیرم ولی وضعیت من نابسامان است، حالا چگونه با سه درهم وضع من بهبود می یابد. حضرت فرمود: از من مشورت و راهنمایی خواستی گفتم. اگر بدان عمل کنی وضعیت تو خوب می شود. مرد از نزد آن حضرت (ع) رفت و به سفارش ایشان عمل کرد. مدتی بعد بازگشت و به حضرت (ع) عرض کرد که وضعیت من بهبود یافته است، ولی می خواهم بدانم که چگونه چنین چیزی ممکن می شود؟ آن حضرت (ع) فرمود: دستمزد تو سه درهم بیشتر نبود و تو انصاف نمی کردی و مزد بیشتر می گرفتی که ظلم بود. وقتی انصاف روا داشتی خداوند در مالت برکت قرار داد و وضعیت زندگی ات بهبود یافت.

در حالات بزرگان اسلامی و عارفان مشهور نیز انصاف در زندگی بارها دیده و گزارش شده است. می گویند که شیخ رجبعلی خیاط در گرفتن اجرت برای کار خیاطی بسیار با انصاف بود. به اندازه ای که سوزن می زد و به اندازه کاری که می کرد مزد می گرفت. به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتری چیزی دریافت کند. یکی از روحانیون نقل می کند که عبا و قبا و لباده ای را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد، گفتم چقدر بدهم؟گفت: «دو روز کار می برد، چهل تومان.» روزی که رفتم لباسم را بگیرم گفت: «اجرتش بیست تومان می شود.» گفتم: فرموده بودید چهل تومان؟گفت: «فکر کردم دو روز کار می برد ولی یک روز کار برد!»

به هرحال انسان می بایست در همه امور ریز و درشت زندگی خویش انصاف را مراعات نماید. از نظر فرهنگ اسلامی و شیعی، انصاف، برترین فضیلت انسانی است که عقل انسانی آن را به عنوان یک اخلاق پسندیده می پذیرد. از طرفی بی انصافی به نوعی ظلم درحق دیگری است که قطعا چنین ظلمی با واکنش خداوند متعال روبرو می شود(این فرمایشات را تطبیق دهید با فیش های حقوقی برخی ها در روزگار ما).

 http://sarv-noor.blogfa.com/post/4 و محمدرضا آرمان مهر

عدالت و انصاف(1)

 انصاف شاخه ای از عدالت است با کمی تسامح در آن، به این معنا که اموری را انسان نمی تواند به یقین در دایره عدالت قرار دهد ولی طبیعت و فطرت سالم آدمی و عقل سلیم و خرد جمعی بر این باور است که باید منصفانه رفتار شود. ابو هلال عسکری از واژه شناسان قرن سوم و چهارم در کتاب معروف خویش به نام «فروق اللغه» درباره فرق عدل و انصاف این چنین گفته است: ان الانصاف اعطاء النصف و العدل یکون فی ذالک و فی غیره. الاتری ان السارق اذا قطع قیل انه عدل علیه و لایقال انه انصف. و اصل الانصاف ان تعطیه نصف الشی و تاخذ نصفه من غیر زیاده و لانقصان؛ فرق بین عدل و انصاف آن است که انصاف تقسیم برابر و بیشتر در امور حسّی است، ولی عدالت در محسوس و غیر محسوس است. از این رو وقتی دست دزد را قطع می کنند می گویند عدالت درباره اش مراعات شده و نمی گویند در حق وی انصاف مراعات شد. در انصاف نوعی گذشت برای دستیابی به عدالت و رضایت وجود دارد و نوعی احسان خودنمایی می کند.

از جمله مصادیق انصاف می توان به دستمزدها اشاره کرد. انسان ها در هنگام دادن و گرفتن دستمزد باید انصاف داشته باشند. مثلا کسی که بنّا و یا مکانیک است می داند کاری که انجام می دهد تا چه اندازه ارزش و بها دارد. از آنجایی که صاحب کار نمی داند ارزش و بهای واقعی کار مکانیک و یا بنّا چقدر است، به سخن آن دو بسنده می کند و مبلغ درخواستی آنها را می پردازد. در این جا اگر مکانیک و بنّا اهل انصاف باشند قیمت و بهایی را می گویند که به عدالت و قسط نزدیکتر باشد. اگر خلاف این بگویند و قیمت و بهایی را درخواست کنند که از عدالت و قسط دور باشد، چنین شخصی به یک معنا ظالم است و اهل انصاف نیست. بی انصافی این افراد هر چند درآمد بیشتری را در ظاهر برای آنها به دنبال دارد ولی به سبب ظلمی که روا داشته اند، برکت از مال و درآمد ایشان می رود. بسیاری از مردم که هر روز آه و ناله می کنند که وضعیت خوبی ندارند، به سبب همین بی انصافی است که در حق دیگران روا می دارند و بیش از حق و کار خویش مزد می خواهند و در حق کارفرما و یا مردم بی انصافی روا می دارند و این گونه است که به خاطر ظلم و حق خوری و بی انصافی، برکت از مال و زندگی ایشان می رود. جالب این است که برخی از مدیران ارشد دولتی برای خود دستمزدهای بالایی قرار می دهند که گاه از چند میلیون به شکل پاداش و مانند آن نیز بیشتر می شود. این افراد که انصاف را درباره حق عمومی و بیت المال رعایت نمی کنند، چگونه امید دارند که زندگیشان بهبود یابد؟ دنیا به گونه ای است که هر عمل ما عکس العملی مناسب آن را در پی دارد. ربوبیت الهی و پروردگاری خداوند اجازه نمی دهد که این ظلم و ستم ها و بی انصافی ها بی جواب بماند. بارها دیده و شنیده شده است که هنوز این پول های حرام و غیر عادلانه و غیر منصفانه وارد خانه نشده به شکلی دیگر چون سوختن وسایل برقی خانه، ریختن دیوار و تصادف رانندگی و ده ها رخداد دیگر از خانه بیرون می رود و هرگز شخص از آن پول بهره نمی برد؛ چرا که این پول ها برکت و خوردن ندارد.

  http://sarv-noor.blogfa.com/post/4 و محمدرضا آرمان مهر

معیار موجودگرایان(قابلیت گرایان) درباره عدالت(2)

معیار موجود گرایان درباره عدالت به چند صورت کلی بود که در یادداشت گذشته به یک صورت آن اشاره شد: توزیع عادلانه این است که هر کس هر قدر بتواند در قالب نظام بازار به دست آورد. اما صورت دوم به صورت زیر مطرح می شود:

ب- توزیع عادلانه درآمد وضعیتی است که افراد مالک موجودی خود درقالب بازار رقابتی هستند، و سود ناشی از انحصار یا دستمزد که بیشتر از ارزش بهره وری نهایی باشد قانونی یا مشروع تلقی نمی گردد. به نظر اقتصاددانان نظام سرمایه داری، سهم هر یک از عوامل تولید بستگی به میزان مشارکت آنان در تولید دارد، و باید توزیع از نظر سهم هر یک از عوامل(نیروی کار، صاحبان سرمایه، مالکین) بررسی شود. بنا بر قول کلاسیک ها، سهم صاحبان عوامل تولید تنها بر اساس کارایی نهایی عواملی که دارند تعیین می شود، توزیعی عادلانه خواهد بود که به طور طبیعی به دنبال کارایی اقتصادی می آید. بر این اساس دولت در توزیع درآمد دخالتی ندارد، و اگر انتقالی از ثروتمندان به فقرا صورت گیرد داوطلبانه خواهد بود. تئوری توزیع درآمد در مکتب نئوکلاسیک به تعیین قیمت عوامل زمین، کار و سرمایه و همچنین تخصیص کارای آنها توجه دارد، و معتقد است برای کارا بودن عوامل باید ارزش تولید نهایی آنها در همه موارد استفاده با هم برابر باشد، هرچند این بهره مندی ضامن معنای عدالت توزیعی نباشد، و نسبت به شرایط قبل از مبادلات و آثار بعدی آن بی توجه است(ژید، شارل و شارل ژیست، ۲: ۲۰۹- ۲۱۰) در این حالت نقش اقتصاددان و سیاستمداران، دخالت در بازارهای غیر رقابتی در جهت انطباق درآمدها با درآمدهای مشابه در بازارهای رقابتی می باشد(پژویان،۱۳۸۱: ۸۳).

این در حالی است که در نظریه توزیع درآمدی اسلام، علاوه بر کار و نتیجه کار، عامل نیاز هم در توزیع درآمد دخالت دارد. و از این جنبه با نظریه نئوکلاسیک انطباق ندارد. همچنین از آن جهت که در نظریه نئوکلاسیک امکان تحقق رویای فرض رقابت کامل وجود ندارد اعتبار اخلاقی این نظریه مخدوش است.(خرمی،۱۳۷۵: ۱۴۶) (ادامه دارد)

چالش در مصادیق(25): بررسی عدالت در دبستان دخترانه نرجس شاهرود

یکی  از دانشجویان محترم برای طی کردن دوره کارآموزی در دبستان دخترانه نرجس شاهرود معرفی شد. بعد از اتمام دوره کارآموزی از وی خواستم مواردی را که احساس می کند امکان دارد بی عدالتی در سازمان باشد بنگارد. این مواردی است که ایشان برشمرده است. هدف از این کار، کمک به رفع بی عدالتی های اجتماعی و رفع اشکالات احتمالی است. اگر موردی به اشتباه بیان شده است، تقاضا داریم یاداوری کنند تا حذف یا توضیح داده شود. برخی مواردی که در این اداره عادلانه به نظر نمی رسد عبارتند از:

مشکل مهمی که این مدرسه با آن روبه رو بود بحث بودجه در دسترس بود. در ایام نوروز این مدرسه به عنوان اسکان در اختیار مسافران قرار گرفته بود، به این جهت مدرسه با مبالغ بالایی از قبوض آب و برق و گاز مواجه شده که سازمان آموزش و پرورش تنها بخش کمی از آن را به مدرسه پرداخت کرده است. اکنون مدرسه ناچار است از والدین دانش آموزان مبالغی را با عنوان کمک به مدرسه دریافت کند. البته از آنجا که به طورکلی این منطقه از نظر وضعیت مالی خانوار در سطح متوسط رو به پایین قرار دارد، پرداخت این مبالغ هرچند پایین گاه برای خانواده ها مقدور نیست و در نهایت این دانش آموزان هستند که با عدم دریافت کارنامه، تاخیر در انجام ثبت نام، تاخیر در تحویل پرونده ها و از این دست مسائل تاوان می دهند. عدم توجه اداره آموزش و پرورش شاهرود به این امر سبب ایجاد بی عدالتی در این مدرسه و زیان دیدن خانوارهای کم درآمد شده است.

مورد بعدی که من در این مرکز به آن برخورد کردم کلاس هوشمندی بود که در آنجا وجود داشت. هنوز آنقدر که باید از این تکنولوژی در این مدرسه استفاده نمی شود. دانش آموزان در طول دوره تحصیل خود یک یا دو بار در سال از این تخته هوشمند استفاده می کنند. این دانش آموزان بیگانه با تکنولوژی به تحصیل مشغولند و به دلیل نبود رایانه برای استفاده پایه ششم، برخی از آنها حتی خاموش و روشن کردن رایانه را نیاموخته اند و این برای نسلی که روز به روز در تکنولوژی و فرآیندهای الکترونیکی بیشتر غرق می شود پیامدهایی نامطلوب خواهد داشت. 

مسئله بعدی که به نظر من ضعف سیستم مدیریت و برنامه ریزی سازمان آموزش و پرورش را می رساند این است که زمانی که قراربود بازرسان سازمان آموزش و پرورش برای بازدید از مدرسه به این مرکز سر بزنند، ساعاتی قبل از ورود این افراد، مسئولان مدرسه از این برنامه آگاهی داشتند و  شرایط را بیشتر تحت کنترل قرار می دادند و گاه باعث محوکردن و یا کمرنگ شدن کاستی های موجود، چه از نظر مدیریت و چه از نظر عملکرد وشرایط بد محیطی می شدند. کنترل ها خوب است نامحسوس و غیر منتظره باشد.

البته لازم به ذکر است که طبق گفته دبیران این مدرسه، از دو یا سه سال گذشته تا کنون این مرکز از نظر بهداشتی، امکانات آموزشی و شرایط رفاهی دانش آموزان پیشرفت هایی نیز داشته است که افزایش توجه و تلاش وزارت آموزش و پرورش را به مدارس دولتی نشان می دهد. امید است که برای افزایش بهره وری و کسب پیشرفت های بیشتر در آینده شاهد رفع  نواقص و افزایش امکانات آموزشی مدارس به صورت درخور و عادلانه باشیم.

 ماهرخ امیری ، محمدرضا آرمان مهر

معیار موجودگرایان(قابلیت گرایان) درباره عدالت(1)

نظریه قابلیت گرایان به نظریه قانون طبیعی توزیع درآمد نیز معروف است. نظرات مبتنی بر قابلیت معتقد به توزیع درآمد بر اساس عایدی عوامل تولیدی می باشد. فیلسوفان طرفدار «قانون طبیعی» مثل هابس و لاک که در نیمه دوم قرن هفدهم نظرات خود را نگاشته اند، از معیارهای مبتنی بر قابلیت دفاع می کردند، چرا که معتقد بودند که حق فطری هر فرد با توجه به ثمرات  تلاش او تعیین می شود؛ آنها با دخالت دادن عنصر قابلیت عوامل و قیمت گذاری آنها در بازار از توزیع حمایت اخلاقی می کردند(ماسگریو،۱۳۷۲ : ۱۲۱). در این باره چند گونه تصور هست که چند مورد از مهمترین آنها عبارتند از :

الف_ توزیع عادلانه این است که هر کس هر قدر بتواند در قالب نظام بازار به دست آورد. شعار این گروه این است که«هر فرد به اندازه کوشش او». در این دیدگاه اصل برخورداری از حق فطری بهره وری از ثمرات کار مورد نظر هابس و لاک بدون هیچ قید و شرطی پذیرفته می شود، در واقع این نظر به مثابه انتخاب خودخواهی در برابر غیر خواهی است، و تلاش در راه رسیدن به منافع شخصی بدون توجه به منافع دیگران را عادلانه می شمارد.

دخالت دولت مطابق این نظریه، فقط در فعالیت های غیر قانونی است، و اقتصاددانان در راستای توزیع مناسب درآمد نقش قابل توجهی ندارند. البته این نظریه از جهات زیادی با تعالیم اسلام در تعارض است و به تفاوت های ذاتی و غیر ذاتی بین افراد جامعه توجهی ندارد. توزیع درآمدی که در بازار معین می شود به توزیع قابلیت های عوامل و قیمت خدمات عوامل در بازار بستگی می یابد،علاوه بر این توجه ندارد که توزیع درآمد  از ناقص بودن شرایط بازار تاثیر می پذیرد.(ادامه دارد)

تصویر عدالت(6): سهم کارگران از عدالت

از جمله دغدغه اندیشمندان در طول تاریخ سهم عادلانه کارگران از تولید بوده است. معمولا در همه زمان ها بار اصلی تولید بر دوش طبقه زحمتکش کارگر بوده است اما هنوز یک الگوی منصفانه دستمزد مورد عمل عمومی قرار نگرفته است. برخلاف طبقه کارگر، طبقه سرمایه دار همواره از جایگاه برتری برخوردار بوده است و در رفاه بیشتری به سر برده است. مارکس معتقد بود که سرمایه داران از راه های مختلف کارگران را استثمار می نمایند و همین امر در بلندمدت سبب سرنگونی نظام سرمایه داری خواهد بود. از زمان پیشگویی مارکس، نظام سرمایه داری خود را بارها اصلاح کرده است و از دام سرنگونی رهایی یافته است. اما سوال اصلی این است که این نظام تا کی خواهد توانست به بقای خود  ادامه دهد؟ آنچه مهم است این است که باید کارگران به عنوان موتور اصلی تولید به سهم استحقاق آمیز خود از سود برسند.

برخی معیارهای جمع گرایانه تحقق عدالت

معیار مطلوبیت گرایان بر پایه مطلوبیت گرایی فردی و فایده گرایی بوده است. و آثار سیاست توزیع مجدد بهینه، مشتق از تابع رفاه اجتماعی افراد بوده است در حالی که طبق نظربرخی متفکران توزیع مجدد درآمد مستقل از رجحان ها و سلایق و مطلوبیت های افراد می باشد که به نظریات غیر فردگرایانه معروف است(روزن،1378: 254). 
به طور نمونه افلاطون بنا به قول فر (Fair) معتقد بود که توزیع مناسب درآمد در جامعه ای محقق شده است که در آن نسبت درآمد ثروتمندترین فرد به فقیرترین فرد از ۴بیشتر نباشد(روزن،1378: 254). 
برخی متفکرین معتقد به توزیع کاملا برابر درآمد به عنوان اصل اولی هستند.با توجه به جعبه اجورث، توزیع اولیه کالاها یا نهاده ها وقتی عادلانه است که نقطه توزیع اولیه درست وسط جعبه اجورث باشد، و در توزیع مجدد کالاها یا نهاده ها سهم افراد مساوی باشد(صدر،۱۳۷۴: ۳۱۷). مهمترین متفکر این گروه مارکس و طرفداران او می باشند.
توبین اعتقاد دارد که کالاها و خدمات خاصی باید به تساوی توزیع شود. و تساوی گرایی کالایی(Commodity Egalitarianism) را مطرح می کند، مانند تساوی در توزیع برخی کالاها در زمان جنگ ،یا تساوی در حق رای، یا تساوی در توزیع آموزش ابتدایی یا برخی خدمات بهداشتی (روزن،1378: 255).
تعالیم اسلامی هر چند بر همیاری و حمایت انسان ها از یکدیگر و توازن اجتماعی تاکید دارد، اما به این نظریات انطباق و سازگاری چندانی  ندارد.

داستان عدالت(8): عدالت امام علی(ع)

زنی به نام «سوده همدانی» از شیعیان امام بود، در جنگ صفین برای تشجیع(ترغیب) سربازان و فرزندان دلاورش، اشعار حماسی می‌خواند که سخت بر معاویه گران آمد و نام او را ثبت کرد. روزگار گذشت و امام علی علیه‌السلام به شهادت رسید، و فرماندار معاویه بسر بن ارطاة بر شهر همدان مسلط گشت، و هر چه می‌خواست انجام می‌‌داد، و کسی جرئت اعتراض یا مخالفت را نداشت. سرانجام سوده سوار بر شتر به دربار معاویه در شام رفت، و از قتل و غارت و فساد فرماندار به معاویه شکایت کرد. معاویه او را شناخت و سرزنش کرد، و گفت: یاد داری که در جنگ صفّین چه می‌کردی؟ حال دستور می‌دهم تو را سوار بر شتری برهنه تحویل فرماندارم بدهند تا هر گونه دوست دارد با تو رفتار کند؟... سوده، در حالی که اشک می‌ریخت این اشعار را خواند: صلّی الاله علی جسم تضمّنه قبر فاصبح فیه العدل مدفوناً/ قد حالف الحق لا یبغی بد بدلا فصار بالحق و الایمان مقروناً  «خدایا درود بر پیکر پاکی فرست که چون دفن شد عدالت هم دفن شد/ و خدا سوگند خورده که همتایی برای او نیاورد، و تنها او با حق و ایمان همراه بود» معاویه با شگفتی پرسید: چه کسی را می‌گویی؟ و این اشعار را پیرامون چه شخصی خواندی؟ سوده گفت: حضرت علی علیه‌السلام را می‌گویم که چون رفت، عدالت هم رفت. معاویه! فرماندار علی علیه‌السلام در همدان چند کیلو گندم از من اضافه گرفت، به کوفه رفتم وقتی رسیدم که امیرالمومنین علی علیه‌السلام برای نماز مغرب بپا خاسته بود تا مرا دید نشست و فرمود: حاجتی داری؟ ماجرا را شرح دادم، و گفتم: چند کیلو گندم مهم نیست، می‌ترسم فرماندار تو به سوی تجاوز و رشوه‌خواری پیش رفته و آبروی حکومت اسلامی خدشه‌دار شود. علی علیه‌السلام با شنیدن سخنان من گریست و گفت: خدایا تو گواهی که من آنها را برای ستم به مردم دعوت نکردم. سپس قطعه پوستی گرفت و بر روی آن نوشت: بسم‌الله الرحمن الرحیم، قد جائتکم بینةٌ مِن ربّکم فَاوفوا الکیلَ و المیزان، و لا تَبخَسوا النّاسَ اَشیائهُم، و لا تُفسدوا فی الارض بعد اصلاحها، (1) ذالکم خیرٌ لکُم مَن یَقبِضُهُ. والسّلام؛‌ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده است؛ بنابراین، حق پیمانه و وزن را ادا کنید! و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آن که (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید! سپس دستور داد که: کارهای فرمانداری خود را بررسی و جمع‌آوری کن، تو را عزل کردم و به زودی فرماندار جدید خواهد آمد، و همه چیز را از تو تحویل خواهد گرفت. نامه را به من داد، نه آن را بست، و نه لاک و مُهر کرد، بلافاصله پس از بازگشت من به «شهر همدان» فرماندار عزل و دیگری به جای او آمد. معاویه! آن روز شکایت من از چند کیلو گندم اضافی بود، اما امروز به تو شکایت کردم که فرماندار تو «بسر بن ارطاة» شراب می‌خورد، تجاوز می‌کند، مال مردم را به یغما می‌برد،‌ خون بی‌گناهان را می‌ریزد؛ و تو به جای اجرای عدالت و عزل فرماندار فسادگر، مرا تهدید به مرگ می‌کنی؟ و ادعا داری که خلیفه مسلمین هستی؟

تصویر عدالت(5): عدالت آموزشی

تصویر زیر بیانگر وضعیت کنونی آموزش در کشور ماست. هر چند افراد با استعدادی از خانواده های فقیر یا متوسط خود را به مدارج بالای علمی رسانیده اند، اما متاسفانه برخی نیز صرفا با تکیه بر ثروت خویش به کسب مدرک برای خویش پرداخته اند و زیربنای عدالت آموزشی کشور را زیر سوال برده اند. امیدواریم روزی برسد که هر فرد در جایگاهی که لیاقتش را دارد قرار گیرد و عدالت بر اساس رعایت استحقاق ها جایگزین عدالت بر اساس پول شود. مشکلات فراروی تحصیل فرزندان فقرا در این کشور اندک نیست و در  شرایط کنونی اگر کودکی از این قشر بتواند خود را به مدارج بالای علمی برساند کاری سخت انجام داده است که این نشانه خوبی برای یک نظام اسلامی کامل نیست. به امید تکامل نظام جمهوری اسلامی ایران در بعد عدالت آموزشی.