آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

آرمان عدالت

علمی- پژوهشی- اجتماعی- خبری

چرا در جامعه ما، دین ، تکذیب فقر نیست؟(2)

 در این یادداشت بخش  دوم از سخنرانی سرکار خانم  دکتر سارا شریعتی با اندکی ویرایش و تلخیص ارائه می شود، به امید این که  قدمی در راه بزرگ فقرزدایی باشد:

اما فقر هم به عنوان یک واقعیت، تکذیب دین است و در برابر آن. فقر در قرآن هم همین است: آیا تکذیب کننده دین را دیده ای؟ تکذیب کننده دین کیست؟ کسی که یتیم را از خود می راند. کسی که فقیر را اطعام نمی کند. می بینید؟ از فعل دیده اید و نه شنیده اید استفاده می‌شود و بر معیار عملی و نه گفتاری تاکید می شود. کسی که فقیر را اطعام نمی‌کند، کسی که یتیم را از خود می راند. در نتیجه تاکید دارد که تکذیب کننده دین، کسی نیست که در گفتار دین را نفی می کند، بلکه کسی ست که در عمل اجتماعی نیازمند را از خود می راند. این تکذیب کنندگان دین از نظر قران چه کسانی هستند؟ دینداران. نمازگزارانی که ریا می کنند و مانع خیرند. پس وای بر نماز گزاران! و روایاتی از این دست که " وقتی فقر وارد می شود، دین خارج می‌شود"، "معاش که نداری، معاد هم نداری"... اینها همه حجتی هستند بر تقابل فقر و دین. بر تکذیب دین به وسیله فقر. اخلاق اقتصادی همه ادیان ابراهیمی نیز بر مبارزه با فقر شکل گرفته و با ارزش هایی چون احسان، تعاون و همبستگی پیوند خورده است. در یهودیت عشریه، در مسیحیت، احسان و در اسلام زکات از مهمترین دستورات دینی است. و اینها همه نشان دهنده اهمیت مبارزه با فقر و کاهش شکاف های طبقاتی در ادیان ابراهیمی است. گاه اشاره می شود که این تفسیر مادی است و در برخی از متون دینی، فقر به عنوان یک ارزش ستایش شده است که اشاره درستی است، اما باید توجه کرد که میان فقر اجباری که محصول نابرابری‌های اجتماعی است و ادیان در تقابل با آن قرار می گیرند با فقر انتخابی به عنوان انتخاب ساده زیستی و عدم تعلق به مالکیت دنیوی، تمایز وجود دارد و ادیان این دو را کاملاً از هم تفکیک می‌کنند. به عنوان نمونه در مسیحیت فقر به عنوان یک سوگند برای انتخاب  زیست زاهدانه مطرح است و در عین حال مبارزه با آن در حکم یک دستور دینی است و در اسلام نیز انتخاب فقر به معنای زیست ساده و بدون تعلق مادی همواره با مبارزه با فقر اجتماعی همراه بوده است. در نتیجه می توان گفت که وجود و تشدید فقر به عنوان محصول نابرابری‌های اجتماعی در یک جامعه، آن جامعه را به عنوان جامعه ای دینی تکذیب می کند، همه ادعاهای دینی را بیاعتبار می سازد، پسوند اسلامیت را به پرسش می‌کشد. مگر با یادآوری آن آموزه ها، می توان ادعا کرد که جامعه ای که چهار راه هایش را کودکان کار و فقر و خیابانی تصرف کرده اند، و نمادهای فقر و ثروت چنین آشکار در برابر همند، یک جامعه اسلامی ست؟ با این وصف می توان پرسید که موقعیت دین واقعا موجود، در مبارزه با فقر چیست؟ چرا در جامعه ما، دین تکذیب فقر نیست و چرا نزدیک به چهار دهه از عمر حکومت دینی، فقر امروز نه تنها از این جامعه رخت نبسته است ، بلکه به گفته اقتصاددانان و برخی از مسئولین تشدید نیز شده است(ادامه دارد). 

نظرات 2 + ارسال نظر
علیرضا شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 12:48 ق.ظ http://streetboy.blogsky.com

منتظر ادامه هستم. داره یه جورایی جواب سوالمو میده

کر30 شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 12:55 ق.ظ http://kor-30.blogsky.com/

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خوبید ؟
به نظرم باید بیشتر دقت بشه
مثلا دع صرف راندن نیست
مجمع البیان ذیل این سوره میگه :
دعّ: این واژه در فرهنگ عرب به معنى راندن سخت و خشونت‏بار آمده است، و واژه «یدع» از این ریشه مى‏باشد. واژه «دعدعه» نیز از همین ریشه است که به معنى «سخت تکان دادن کیل به منظور آکنده شدن آن» آمده است.
(سایت تبیان ذیل آیه ی اول سوره ی مذکور)
پس دع یعنی راندن سخت و خشونت بار
ثانیا علامه طباطبائی در المیزان میگه :
این سوره تهدید کسانى است که خود را مسلمان معرفى کرده‏ اند ولى متخلق به‏ اخلاق منافقینند، از قبیل سهو از نماز، و ریا کردن در اعمال، و منع ماعون، که هیچ یک از اینها با ایمان به روز جزا سازگارى ندارد.
[اوصاف تکذیب کنندگان دین: راندن یتیم، عدم اهتمام به طعام مسکین، سهل انگارى در نماز گزاردن، ریا کارى و منع" ماعون"]
(سایت تبیان ذیل آیه ی اول سوره ی مذکور)
پس ظاهرا حتی بر فرض راندن ، صرف راندن کافی نیست
ثالثا اگرچه شان نزول معمم و مخصص نیست اما کسانی مثل آقای گرجی در تاریخ فقه و فقها میگن اگر قرینه ای باشه میشه که مخصص و معمم باشه
ضمن اینکه آیه با توجه به اسم اشاره ی ذلک و خطاب رایت به پیامبر صلوات الله علیه و آله بحث رو جزئی میکنه
البته این شاید جای اشکال باشه
اما اینکه بگیم هرکس یتیم را براند کافر است یا بی دین است این ظاهرا
برداشت نمیشه
چون اصلا آیه میگه :
أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿1﴾فَذٰلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ ﴿2﴾وَ لاَ یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿3﴾
آیا کسى که روز جزا را پیوسته انکار مى‌کند دیدى؟ (1)
او همان کسى است که یتیم را با خشونت مى‌راند، (2)
و(دیگران را) به اطعام مسکین تشویق نمى‌کند! (3)
(ترجمه آیت الله مکارم شیرازی حفظه الله)
مثلا بلا تشبیه من میگم فلانی رو دیدی
اون همونیه که داره مردم آزاری می کنه
نمیگه بی دین بود چون یتیم رو می راند
اتفاقا با توجه به فا و اینکه فا نتیجه و ترتب ماقبل هست غالبا و یا خیلی از موارد
شاید اینطور باشه که :
اون دین رو تکذیب می کرد پس به خاطر همین یتیم رو هم می راند
نه اینکه چون یتیم رو می راند پس بی دینه ( دقت کنید)
به هر حال الله هو العالم
منابع حرفائی که زدم سایت تبیان بود
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=18395&AyeID=6198
و نرم افزار جامع فقه (نور)
تشکر
خدانگهدار

ممنون از نگاه دقیق شما
بنده نیز سخنرانی را ویرایش کمی کردم و بیشتر هدف انعکاس افکار یک متفکر بوده است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد